درتحقيقاتي كه در جامعه شناسي تاريخي لرستان انجام داده ام، رويه هايي را در اين ديده ام كه متاسفانه به قاعده تبديل شده اند. يكي از اين رويه ها وجود پارادوكس بي اعتمادي و وابستگي ما به دولت هاي وقت مي باشد. ما لرها حداقل طي يك سده اخير، با دولت هاي مدرن تقريبا سر دوستي نداشته ايم و يا اگر در مقاطعي مانند دوره جنگ تحمیلی تمايلي به نشان دادن اعتماد مان به آن ها داشته ايم، دولت مندان ما را جدي نگرفته اند.
واقعيت آن است كه نمايندگان مناطق توسعه نيافته معمولا بيشتر درگير مطالبات محلي هستند و كمتر خود را درگير مطالبات ملي مي كنند. تحليل ساده اي بر نطق هاي آن ها و سخنراني آن ها نشان مي دهد اين نمايندگان كمتر شناخت كاملي از موضوعات ملي دارند و برداشت آن ها معمولا اطلاعات سطحي است كه همه آن ها را مي دانند.
ما لرستانی ها حداقل طي يك سده اخير، با دولت هاي مدرن تقريبا سر دوستي نداشته ايم و يا اگر در مقاطعي مانند دوره جنگ تحمیلی تمايلي به نشان دادن اعتماد مان به آن ها داشته ايم، دولت مندان ما را جدي نگرفته اند. بنابراين نتيجه اين بوده كه ما به دولت حاكم اعتماد و حتي بهتر بگوييم بي اعتماد بوده ايم.
دکتر مجتبی ترکارانی، جامعه شناس و پژوهشگر مسائل اجتماعی لرستان؛ در یادداشتی مدیریت تعطیلات نوروزی را تلاقی فرهنگ جمعگرایانه و روحیات فردگرا دانست.