در گفتگوی اختصاصی گفتار ما 24 با نایب رییس اتاق بازرگانی کشور عنوان شد:

افق روشن برای انجام سرمایه گذاری در لرستان

امروزه عمده بیکاران ما یا کارگران ساده‌ای هستند که در کارهای ساختمانی می‌توانند کار کنند، یا جوانانی درس‌ خوانده و دانشگاه ‌رفته که به دلیل کسب مدرک دانشگاهی توقعاتی در آن ‌ها ایجاد شده. در تعریف کار و بیکاری چه نگاهی به چنین فاصله‌ای باید داشته باشیم؟

سرمایه گذاریدکتر حسین سلاحورزی چهره پر تلاش اقتصاد امروز لرستان است. از سال ها پیش که ایشان سکانداری اتاق بازرگانی صنایع، معادن و کشاورزی خرم آباد را بر عهده گرفته است، شاهد تحرکی کم نظیر و بسیار امیدوار کننده در فعالیت های پارلمان بخش خصوصی لرستان می باشیم. به پاس قدردانی از تلاش و بهره جستن از خرد و اندیشه ی ایشان، گفتگوی ویژه ی پایگاه خبری گفتار ما ۲۴ را به ایشان اختصاص می دهیم!

جناب آقای دکتر سلاح ‌ورزی اگر موافق باشید با نگاهی متفاوت و این سوال که به راستی ما بیکارترین استان کشور هستیم؟ گفتگوی مان را شروع کنیم:

خدا قوت می گویم به مدیران و دست‌ اندرکاران تحریریه پایگاه خبری گفتار ما ۲۴ و آرزوی موفقیت روزافزون برایتان دارم. واقعیت این است که از بعد از انقلاب اسلامی تقریبا می‌توان گفت که لرستان همواره جزو پنج استان با بالاترین تعداد بیکاران بوده و هست، منتهی بر اساس آخرین آمار منتشره از سوی مرکز آمار ایران، لرستان در خصوص نرخ بیکاری بهبود مثبتی داشته و قدری از صدر جدول فاصله گرفته است. تا آنجا که می‌دانم تعریفی که در بین عامه مردم برای کار وجود دارد، به این معنا ست که؛ اداره‌ای و کارخانه‌ای میزی و صندلی و حقوق آخر ماهی باشد و کسی در آن جا مشغول کار شود. بر این اساس می‌خواهم خواهش کنم شما با نگاهی بومی تعریفی از کار و بیکاری داشته باشید.

در خصوص تعریف کار و بیکاری می‌توان گفت: تعاریف و تفاسیر مختلفی وجود دارد؛ به عبارتی بازارِ مصادره به مطلوب کردن این تعاریف در اقتصاد ایران و به ویژه در اقتصاد سیاسی ایران رونق فراوانی دارد. در استاندارد های تعریف‌ شده برای آمارگیری، شاغل کسی است که حداقل یک‌ سوم ساعات کاری مرسوم یک کشور را در دوره ای که مد نظر پرسشگر است (مثلا یک هفته گذشته) مشغول به کار بوده باشد. ILO یا همان سازمان بین ‌المللی کار در سال ۱۹۸۲ تعریفی را از بیکاری ارائه داد. از نظر این سازمان، بیکار به افراد بالای ۱۵سالی گفته می‌شود که به صورت همزمان دارای سه شرط باشند:

۱- کسی که بدون شغل بوده (حتی برای یک ساعت) در هفته‌ی مرجع کار نکرده باشند.

۲- طی دو هفته برای اشتغال در دسترس باشد.

۳- یک تا سه ماه گذشته به دنبال یافتن شغل بوده باشد.

خب! واقعیت این است که در سال ۱۳۸۴ هم از این تعریف از سوی مرکز آمار ایران برای سنجش و اندازه‌گیری میزان بیکاری استفاده شده است. بر اساس این تعریف مرکز آمار ایران، تمام افراد ۱۰ ساله و بیشتر که در طول هفته مرجع، طبق تعریف کار حداقل یک ساعت کار کرده و یا بنا به دلایلی به طور موقت کارشان را ترک کرده باشند، شاغل محسوب می‌شوند. ضمن اینکه از نظر کارشناسان آماری مثلا جمعیت یک استان به دو بخش یا گروه: فعال یا غیر فعال تقسیم می‌شود و بعد می‌گویند جمعیتِ فعال؛ یا شاغل است، یا بیکار و جمعیت غیر فعال؛ یا خانه‌دار است یا محصل و یا دانشجویی که کار نمی‌کند.

لذا واقعیت نهفته در پدیده بیکاری را نمی‌توان با تغییرِ تعریفِ شاغل دست خوش تغییر کرد و به عبارتی با تغییر در تعریف شاغل نمی‌توان نرخ بیکاری را کاهش داد. به همین منظور وقتی در یک جامعه مردم می‌بینند که مثلا از هر دو جوان، یکی بیکار است، به این نتیجه می‌رسند که نرخ بیکاری جوانان حدود ۵۰ درصد است. در هر صورت باید اعتراف کرد که اولا در طول ۳۰ سال گذشته لرستان جزو استان‌های با نرخ بیکاری بالا بوده ( بخصوص شهرستان ‌های کم‌ برخورداری مانند پلدختر) و ثانیا در دو سال اخیر بهبود نسبی در این زمینه داشته‌ایم و ثالثا با برنامه ‌های مجموعه مدیریت ارشد استان در خصوص جدیت برای سرمایه‌گذاری در لرستان، در آینده نزدیک امکان بهبود وضعیت استان وجود دارد.

امروزه عمده بیکاران ما یا کارگران ساده‌ای هستند که در کارهای ساختمانی می‌توانند کار کنند، یا جوانانی درس‌ خوانده و دانشگاه ‌رفته که به دلیل کسب مدرک دانشگاهی توقعاتی در آن ‌ها ایجاد شده است. در تعریف کار و بیکاری چه نگاهی به چنین فاصله‌ای باید داشته باشیم؟

ببینید، در پاسخ پرسش قبلی در خصوص تعریف کار و بیکاری و افراد شاغل به تحصیل عرض کردم، منتهی باید به این نکته اشاره کنم که متاسفانه در دهه ‌های گذشته جامعه ایران و به همین ترتیب جامعه لرستان به جامعه‌ ای مدرک‌ گرا تبدیل شده است و به جای مهارت ‌محوری و ارج نهادن به مهارت‌ و کسب آن، به دنبال کسب مدرک و عنوان بوده‌ایم. در یک اقتصاد رو به توسعه، مدرک، ارج و قرب و جایگاهی ندارد، بلکه مهارت و دانش و کارایی افراد است که مهم خواهد بود.

فلک الافلاکاجداد ما در گذشته پس از کار کاشت چشم به آسمان و منتظر نزول باران می‌ماندند، منهای زیبایی توکل چنین عملی را غیر از استیصال چیز دیگری نام نمی‌توان نهاد. امروزه نیز فرزندان ما که اتفاقا درس‌آموخته هم هستند همه چشم به دست دولت دوخته‌اند و منتظر آگهی استخدام هستند. در واقع این همان استیصال تاریخی است. چه راهی برای برون ‌رفت از آن وجود دارد؟

از شما به خاطر استفاده از این واژه استیصال واقعا سپاسگزارم، کاملا بجا و مناسب است. باید در کمال خضوع یک بار دیگر هم از جنابعالی و هم از مسئولین این رسانه وزین که در ابتدای راه، پرداختن به این موضوعات مهم را در اولویت قرار داده‌اید تشکر نمایم. در حال حاضر با یک تناقض و تعارض بزرگی مواجه‌ایم، از یک طرف انتظار و اصرار داریم که دولت با استفاده از تجربه‌ های بین‌ المللی و مدل‌ های اقتصاد مدیریتی، روز به روز کوچکتر و کوچکتر و کم ‌هزینه ‌تر و چابک‌ تر شود و با کاهش هزینه ‌های جاری و افزایش بودجه عمرانی به رشد اقتصادی سرعت دهد، از طرف دیگر انتظار داریم که هم فرزندان ما و هم جویندگان کار در قسمتی از این دولت حجیم و فربه و نا کارآمد مشغول به کار شوند. باید همه ما نسبت به تغییر این نگرش کمک کنیم. باید در همه مقاطع آموزشی این موضع را به محصلین و دانشجویان منتقل کنیم و بیاموزیم که دولت امکان به کارگیری آن‌ ها را ندارد. باید روش‌ های تفکر خلاق را به فرزندان ‌مان بیاموزیم، باید به آن ‌ها یاد بدهیم که به جای عادت کردن و افتادن در چرخه‌ های معمول و روتین و عادی به دنبال متفاوت فکر کردن باشند. باید به دنبال راه ‌حل‌های جدید و خلاقانه برای مشکلات و مسائل خودشان و جامعه ‌شان باشند. باید آن‌ها را عادت دهیم که همیشه منتظر رفع مشکلات‌ شان از طرف دولت یا دیگران نباشند، بلکه از قبل راه‌ حل ‌ها و پاسخ ‌های متفاوت و بدیع را به وجود آورند. برای درمان این استیصال تاریخی به دنبال تقویت «جامعه کارآفرین» باشیم. باید به جوان لرستانی این اعتماد به نفس و این باور را منتقل کنیم و روش تفکر خلاق را آموزش دهیم تا ‌بتواند با کارآفرینی و ابداع و ایجاد ارزش افزوده در داشته ‌های این استان، هم برای خود و هم برای دیگران شغل به وجود آورده و خلق ثروت نماید.

«تعاون» در فرهنگ ما لرستانی ‌ها جایگاه خاصی داشته، هنوز هم در مناطق بکر لرستان این فرهنگ در بین مردم وجود دارد، در ارتباط با کار نتوانسته‌ایم روحیه کار جمعی داشته باشیم. بیشتر از ۹۰ درصد طرح‌ های صنعتی اول انقلاب «موافقت ‌های اصولی» به نیمه راه نرسیده، ورشکست و به تعطیلی کشیده شدند. علل چنین رخداد و عدم موفقیتی در چیست؟

عمده ‌ترین دلایل ناکارآمدی و شکست واحد های اقتصادی و به زعم شما به نتیجه نرسیدن اغلب «موافقت ‌های اصولی» در موضوع بهره ‌وری کل عوامل نهفته است. پایین بودن بهره‌ وری سرمایه، مدیریت، انرژی، منابع انسانی، مواد اولیه و… نبود استراتژی و برنامه و البته بستر مناسب کارآفرینی برای بنگاه ‌های کوچک و متوسط در اقتصادی که تورم لجام ‌گسیخته وجود دارد عملاً «تولید» موفق نمی‌شود. در اقتصادی که به دلیل بالا بودن تورم، نرخ سود بانکی بالا وجود دارد و دولت برای تشویق تولید و سرمایه‌گذاری وام ارزان ‌قیمت (رانت) توزیع می‌کند، حتما «تولید» اتفاق نمی‌افتد، چون عملاً به دلیل نرخ بازده سرمایه‌گذاری تمایلی به مصرف همه ‌ مبلغ وام در بخش تولید به وجود نمی‌آید. در جامعه ‌ای که دانشگاه ‌ها و مراکز آموزش عالی به جای مهارت ‌آموزی، مدرک چاپ می‌کنند، قطعا نیروی انسانی ماهر برای ارتقاء تولید فراهم نمی‌شود.

آموزش فنی که متولی آن سازمان فنی و حرفه‌ای است، چه سهمی می‌تواند در موضوع بیکاری داشته باشد؟ شما عملکرد این سازمان را در کل کشور چگونه می‌بینید؟

در کشور ما نیرو های حوزه اقتصادِ تولید یا افراد کم‌ سواد و دارای تحصیلات پایین هستند، یا فارغ‌ التحصیلان دانشگاهی، که البته اغلب فاقد مهارت هستند (در هر رده). به عبارت ساده ‌تر، یا مهندس هستند یا نیروی ساده. در جامعه تولید لرستان خلاء تکنسین‌ ها و افراد دارای مهارت کاربردی به شدت احساس می‌شود. به نظرم نقش آموزش فنی و ارتقاء مهارت خیلی مهم و موثر و تاثیر سازمان فنی و حرفه‌ای غیر قابل انکار است. واقعیت این است که علی‌رغم بالا بودن نرخ بیکاری در استان لرستان، برای بسیاری از مهارت‌ ها از سوی بنگاه ‌های اقتصادی تقاضا وجود دارد و متاسفانه نیروی بومی واجد شرایط پیدا نمی‌شود و در این شرایط باید از نیروی کار غیر بومی استفاده کنند. سرعت رشد تکنولوژی در دنیای امروز به حدی است که موضوع آموزش مستمر نیروی کار غیر قابل چشم ‌پوشی است. متاسفانه در سال ‌های گذشته بعضا دیده می‌شد که در مراکز فنی و حرفه‌ای دوره ‌ها و سیلابس ‌هایی برای آموزش ارائه می‌شد که عملاً در حوزه تکنولوژی امروزه، از رده خارج و غیر قابل استناد بودند. خوشحالم که در دو سال اخیر در حوزه آموزش ‌های فنی و حرفه ‌ای استان هم تغییرات مثبتی اتفاق افتاده و تلاش ‌های ارزنده‌ای برای همسو کردن فعالیت ‌ها با نیاز های آموزشی اقتصاد استان و ظرفیت نیروی کار صورت گرفته است.

صنایع تبدیلی خانگی می‌توانند نقش عمده‌ای در حل مشکل بیکاری داشته باشند. بی‌شک خیلی از افراد خاصه روستاییان و کشاورزان اطلاع درستی از این وضعیت ندارند. راه رونق چنین فعالیت ‌هایی چیست؟ برای شکل گرفتن کارگاه ‌های کوچک محلی چه راهکاری را توصیه می‌فرمایید؟

دقیقا منظور شما را در رابطه با صنایع تبدیلی خانگی متوجه نمی‌شوم. اگر مراد انجام صنایع تبدیلی کشاورزی در حوزه صنایع غذایی باشد، باید به طور قطع و یقین ملاحظات بهداشتی در حوزه مواد غذایی را به جد در نظر بگیریم و توجه داشته باشیم که تولید و فرآوری محصولات غذایی باید در محیط بهداشتی خاص و با در نظر داشتن الزامات صورت بگیرد. اما در حوزه‌ هایی مانند صنایع دستی و به ویژه فرش‌ بافی این موضوع کاملا اقتصادی و توجیه ‌پذیر بوده و هست و می‌تواند نقش خوبی در ایجاد اشتغال و خلق ثروت در منطقه ایفا کند. بخش‌ صنایع دستی در اداره میراث فرهنگی و گردشگری و حوزه فرش دست‌ بافت در سازمان صنعت، معدن و تجارت که در زمینه راهبری این فعالیت‌ ها نقش دارند، ضمن اینکه صندوق کارآفرینی امید و اداره‌ کل تعاون و کار و رفاه اجتماعی هم از تشکیل این مجموعه ‌ها حمایت‌ های خوبی به عمل خواهند آورد.

در نواحی جنوبی لرستان، هم کارخانه تولید سرکه داریم، هم بیشتر مواد مورد نیاز ترشی و شوری. اضافه بر این با توجه به باغ‌ های انجیر و کشت هویج، امکان تبدیل این گونه مواد به مربا مقدور می‌باشد. چنین تبدیلی به گونه‌ ای جلوگیری از خام‌ فروشی نیز تعبیر می‌شود. این عمل می‌تواند هم از فاسد شدن زودهنگام تولیدات کشاورزی جلوگیری نماید و هم سبب ایجاد ارزش افزوده گردد. چنین فرهنگی را چگونه باید رواج دهیم؟ آیا سازمانی داریم که متولی و حامی این کار باشد؟

همانطور که اشاره داشتید، طیف وسیعی از محصولات کشاورزی (سبزی ‌جات و صیفی ‌جات) در جنوب لرستان و از نظر تقویمی در زمان مناسبی تولید می‌شوند که به دلایل گوناگون امکان صادرات به خارج از کشور و یا حتی در مواردی انتقال به سایر استان ‌ها را از دست داده و فاسد می‌شوند. بدون شک ایجاد صنایع تبدیلی و البته زنجیره مناسب، از ضرر و زیان کشاورزان منطقه جلوگیری کرده و حتی می‌تواند باعث ایجاد ارزش افزوده و اشتغال جدید هم بشود. در کنار اصلاح الگوی کشت، آموزش کشاورزان در خصوص تولید محصولات سالم‌تر با مانده ‌سموم کم‌تر، ایجاد واحدهای سورتینگ و بسته‌بندی این محصولات و به ویژه کارگاه‌های صنایع تبدیلی ممکن و میسر نیست. با توجه به برنامه ‌های سازمان جهاد کشاورزی لرستان و سازمان صنعت و معدن و تجارت لرستان، به نظر حمایت و استقبال از ایده ‌ها و طرح‌ های متقاضیان سرمایه‌گذاری در این حوزه وجود خواهد داشت.

اوایل پاییز امسال خبر خشک شدن رودخانه کشکان را داشتیم. این یعنی فاجعه در زندگی بسیاری از اهالی جنوب لرستان. اگر خدای ناخواسته کشکان خشک بماند، انبوهی از زمین داران و کارگران کشاورز منطقه گرفتار غول بیکاری مضاعف خواهند شد. برای این مشکل چه چاره‌ ای باید اندیشید؟

متاسفانه پایین آمدن سطح سفره ‌های آب زیر زمینی، کاهش نزولات و حجم روان‌آب ‌ها و البته استفاده غیر بهره ‌ور و بی‌ حد و حصر در بخش کشاورزی باعث این موضوع شده است. با توجه به رابطه مستقیم ارتزاق و اشتغال مردم این منطقه با بخش کشاورزی، بدون شک کمبود آب و خشک شدن کشکان به مثابه فاجعه خواهد بود. به نظر حقیر هم متولیان کشاورزی و بیشتر از همه مردم منطقه باید به صورت جدی با این موضوع مواجه شوند. تغییر الگوی کشت و اجتناب از کاشت و تولید گونه‌ های آب‌ دوست محصولات کشاورزی، استفاده از روش‌ های نوین آبیاری و افزایش راندمان مصرف آب در بخش کشاورزی می‌تواند در این خصوص موثر باشد.

معادن و ذخایر نفتی مناطق جنوبی لرستان امکانات بالقوه‌ای به شمار می‌روند که تاکنون چنان که باید مورد توجه نبوده‌اند. راهکار شما برای استفاده از چنین توانی چیست؟

هر چند که وجود منابع نفتی و ذخایر آن به تنهایی باعث نیک ‌فرجامی و خوش‌ عاقبتی مردم آن منطقه نشده است، ولی همانطور که فرمودید با توجه به آینده وضعیت انرژی در دنیا و تامین میادین نفتی حوزه‌ی جنوب لرستان برنامه ‌های وزارت نفت برای سرمایه‌گذاری گسترده در این حوزه و در شرایط پساتحریم، شاید در صورت تایید نهایی اقتصادی بودن، این حوزه‌ های نفتی باعث رونق اشتغال و اقتصاد بشوند.

house financeبا توجه به این که شما در واقع تبلور بخش خصوصی هستید، در ارتباط با این موضوع دو نکته را خدمت‌تان عرض می‌کنم.

اول؛ واقعا ما در لرستان پتانسیلی به اسم بخش خصوصی داریم که بیاید سرمایه‌گذاری کند و به تبع سرمایه‌اش، ایجاد اشتغال نماید؟ یا اینکه باید به شکلی قانونمند دنبال جمع‌ آوری سرمایه‌ های اندک و پراکنده رفت و سرمایه کلان برای آغاز کاری اصولی فراهم ساخت؟ دوم؛ چرا سرمایه‌ داران لرستانی غیر مقیم در زادگاه خودشان حاضر به سرمایه‌گذاری نمی‌ باشند؟

ما در استان لرستان از دیرباز با مشکلی در اقتصاد مواجه بوده‌ایم به نام پایین بودن درآمد سرانه. به دلیل عدم توسعه‌ یافتگی صنعتی همیشه درآمد سرانه این مردم پایین بوده است. تا جایی که هم ‌اکنون هم درآمد سرانه مردم لرستان کم‌ تر از نصف نُرم کشور است (حدود ۴۹ درصد نُرم کشور). به واسطه‌ ی پایین بودن سرانه درآمد موضوع پس‌ انداز هم علی ‌القاعده معنی و مفهومی ندارد و به همین خاطر بانک ‌های فاقد پس‌ انداز و سپرده عملاً همیشه با مشکل عدم تعادل و توازن در منابع و مصارف بوده و به همین خاطر قدرت وام ‌دهی و سرمایه ‌گذاری و مشارکت با بخش خصوصی برای انجام طرح ‌های اقتصادی را نداشته و این موضع هم در تقویت و ایجاد زمینه بروز و حضور بخش خصوصی بومیِ خیلی قوی بی تاثیر نبوده است. لذا بعضا احساس می‌شود که بخش خصوصی قوی و قدرتمند بومی به اندازه کافی در استان وجود ندارد. یکی از مدل ‌های مناسب، ایجاد شرکت ‌های سهامی عام و پذیره ‌نویسی و جذب سرمایه ‌های خُرد و اندک مردم برای ایجاد طرح‌ ها و پروژه‌ های توجیه ‌پذیر و سود آور است که البته به دلیل برخی تجربه ‌های ناموفق که باعث آسیب دیدن اعتماد مردم شده، با مانع مواجه است. ولی خوشبختانه با توجه به فضای بسیار مثبتی که استاندار لرستان به وجود آورده و بستر های مناسب سرمایه‌گذاری که فراهم شده است، افق روشنی برای انجام سرمایه‌گذاری در لرستان دیده می‌شود.

در شرایط تحریمی کشور و پایین بودن نرخ سرمایه‌گذاری، شاهد بودیم که در لرستان موفق به جذب سرمایه ‌گذار خارجی شده‌ایم که در تاریخ لرستان بی ‌سابقه بوده و آغاز عملیات احیاء مجتمع کشت و صنعت لرستان از جمله اولین کارهای این سرمایه‌گذار است که به زودی تاثیر ملموسی در اقتصاد لرستان به جا خواهد گذاشت. در خصوص مواجه با سرمایه‌گذاران بدون تعارف به صورت تاریخی دو مشکل همواره در لرستان وجود داشته است:

اول، عدم استقبال و همراهی و باور واقعی بخش دولتی و مجموعه ادارات لرستان نسبت به سرمایه‌گذاری و سرمایه‌گذاران، که خوشبختانه با جدیت و سعی و دلگرمی استاندار لرستان بخش عمده‌ای از این باور اصلاح شده است.

دوم، نگاه و نگرش عامه مردم در مواجه با سرمایه‌گذاران و لزوم قطع امید از دولت به عنوان منجی، که در صورت رخ دادن این اتفاق بدون شک سرانجام نیکی در انتظار این منطقه خواهد بود. در بهبود این نگرش، رسانه ‌ها از جمله شما بزرگواران نقش بسزایی دارید. برداشت بنده این است که یکی از دلایل عدم رجعت لرستانی ‌ها برای سرمایه‌گذاری در منطقه خودشان شاید آگاهی از موارد فوق باشد که البته خوشبختانه این نگرش هم عوض شده و در حال حاضر تعدادی از لرستانی ‌های مقیم خارج و مقیم سایر استان ‌ها هم در حال بررسی و برنامه ‌ریزی برای سرمایه‌گذاری ‌های خوبی در استان هستند.