فعال فرهنگی لرستان عنوان کرد:

جامعه در ترازو از سقیفه تا اربعین

جامعه ای که امام حسین (ع) را به شهادت رساندند در مقابل پیام انقلاب کربلا، منقلب شدند، قیام توابین، قیام مختار و... همه حکایت از جامعه ای دارد که میزانش به هم خورد و در ترازوی وجدان های بیدار قرار گرفت، ترازویی که بعد از قرن ها برای جامعه ای که به نام اسلام و عنوان مسلمان در مقابل حضرت علی (ع) و فرزندانش امام حسن و امام حسین(ع) ایستادند، ارزشی انسانی و دینی قائل نیست حتی اگر زمان به  اربعین سال 1438 هجری قمری و 1395 هجری شمسی رسیده باشد و تجمع عظیم مسلمانان در اربعین نشان از میزان ارزش انسانی و دینی است که جامعه ی امروز برای امام حسین (ع) و اهل بیتش، قائل است.

4256658حسام شفیعی از فعالین فرهنگی لرستان در یادداشتی که در اختیار گفتار ما ۲۴ قرار داده اند، افزود: در زمان پیامبر اکرم (ص)، تقابل و صف بندی مشخصی بین مسلمانان و کفار وجود داشت، غزوات و سریه ها در این دوران بین مسلمانان و کفار اتفاق افتاد، اما با اتفاقی که در سقیفه افتاد جبهه گیری جدیدی در جامعه ی آنروز شکل گرفت، عده ای که مومن و معتقد به پیام غدیر بودند و خلافت و امامت را حق مسلم حضرت علی (ع) می دانستند و عده ای دیگر هم آنهایی بودند که در سقیفه با ابوبکر بیعت کرده  و پیام غدیر را نشنیده و نادیده گرفتند، این تفاوت به تقابلی شدید منجر شد تا جایی که جنگ ها و درگیری های زمان خلافت حضرت علی (ع)، جنگ بین دو گروه از مسلمانان بود، گروهی که یار و یاور حضرت علی (ع) بودند و گروهی دیگر که به نام اسلام و عنوان مسلمان در مقابل و تقابل با اینها قرار گرفتند.

معروف ترین دشمنان حضرت علی (ع) سه گروه بودند:

۱- ناکثین، این ها کسانی بودند که جنگ جمل را بر حضرت علی (ع) و یارانش تحمیل نمودند، در راس این گروه طلحه و زبیر بودند گرچه طلحه و زبیر از اولین کسانی بودند که با امام علی (ع) بیعت نمودند اما چون با انگیزه دنیوی و برای حکومت بر بصره و کوفه ، با امام بیعت کرده بودند، وفاداریشان طولی نکشید.

۲- دومین گروه از دشمنان حضرت علی (ع)، قاسطین نام داشتند. این ها بیشتر به ظاهر مسلمانانی بودند که آیین و مرام مسلمانی را از ابوسفیان و معاویه آموخته بودند، در راس این گروه معاویه قرار داشت، معاویه کسی بود که پدرش در جریان فتح مکه برای نجات جان خود و با رحمانیت پیامبر اکرم (ص)، اسلام را پذیرفته بود، این گروه فهم و معرفتشان از اسلام به اندازه ای بود که وقتی خبر شهادت امام علی (ع) را شنیدند، می گفتند مگر امام علی نمازخوان بوده که در مسجد شهید شده است!

۳- سومین گروه از دشمنان امام علی (ع) مارقین بودند همان کسانی که امام علی (ع) را به حکمیت با قاسطین مجبور کردند و پس از آن امام علی (ع) را به خاطر پذیرش حکمیت، کافر دانستند، این گروه همان خوارج بودند که امام علی (ع) از آنها به عنوان، چشم فتنه، یاد می کند خوارج همان کسانی بودند که فهم و قرائتشان از دین اسلام فقط ظاهر آن بود و سرانجام امام علی (ع) به دست یکی از همین خوارج به شهادت رسید.(ابن ملجم مرادی).

هر سه گروه دشمنان امام علی(ع) به ظاهر مسلمان بودند یا به عبارت دیگر مسلمانی بودند که فهم و قرائت شان از اسلام با اسلام نبوی و علوی متفاوت و حتی متضاد بود.

همین نسل و فرزندان آنها بودند که امام حسین (ع) را یاغی بر خلیفه ی مسلمانان خواندند، از سفیفه تا اربعین در حدود پنجاه سال فاصله است در این پنجاه سال، جهت تعلیم و تربیت جامعه ی اسلامی بصورتی بوده است که تعداد یاران امام حسین (ع) در کربلا فقط هفتادو دو تن می باشد. یکی از اهداف صلح امام حسن (ع)، در راستای حفظ جان اندک یارانی بود که ادامه ی حیات اسلام ناب بستگی به وجود ارزشمندشان داشت.

در زمان امام حسین (ع)، منکرات حاکمان جامعه به اندازه ای نمود پیدا کرد که فقط یک انقلاب می توانست ماهیت واقعی آنها را روشن نماید، انقلابی که از جنس خون و پیام باشد، انقلابی که امام حسین و یاران باوفایش با خون خود، بزرگترین منکرات را هویدا کردند و بهترین معروف ها را عامل شدند، انقلابی که فریاد حضرت زینب (س) را داشت تا پیامش در کل تاریخ و برای همه ی آزادگان، جاری و ساری شود.

امام حسین (ع)، فهم و معرفت جامعه ی آنروز را چنان کور و خاموش می دید که می دانست فقط با خون خویش می تواند وجدانهای خفته را بیدار کند، امام حسین (ع) برای علنی کردن، روشن ساختن و تلنگر به جامعه ی آنروز در موسم حج (بزرگترین تجمع انسانی آنروز )، حرکت خود را به طرف مکه شروع کرد و همراهی اهل بیت در این سفر با امام حسین (ع) بر مبنای نقش آنها و رسالتی بود که بعد از انقلاب کربلا، انجام گرفت، علاوه بر این ها، ترک مناسک حج و ناتمام گذاشتن آن از سوی امام حسین (ع)، تلنگر دیگری بر جامعه ی مسلمانان آنروز بود، امام حسین (ع) نمی خواست پیامش و هدفش به نوعی مصادره شود، زیرا با توطئه ها و خباثت های دشمن به ظاهر مسلمان آشنا بود، امام حسین (ع) با پذیرفتن دعوت کوفیان، می خواستند حجت را بر جامعه ی آنروز و قضاوت تاریخ، تمام کند و می خواستند با پرچمی افراشته و با اهدافی روشن برای حاکم کردن معروف ها و زودودن منکرات، انقلاب نماید، منکراتی که انسانیت انسانها را زدوده بود امام حسین (ع) در پی احیای مقام انسانی انسان ها بود، در همین راستاست که دکتر شریعتی، امام حسین (ع) را ثارالله و وارث آدم می داند، وارثی  که انسانیت انسان را یادآوری کرد و با خون خویش، نهال آزادی و آزادگی را آبیاری نمود.

اما جامعه ای که امام حسین (ع) را به شهادت رساندند در مقابل پیام انقلاب کربلا، منقلب شدند، قیام توابین، قیام مختار و… همه حکایت از جامعه ای دارد که میزانش به هم خورد و در ترازوی وجدان های بیدار قرار گرفت، ترازویی که بعد از قرن ها برای جامعه ای که به نام اسلام و عنوان مسلمان در مقابل حضرت علی (ع) و فرزندانش امام حسن و امام حسین(ع) ایستادند، ارزشی انسانی و دینی قائل نیست حتی اگر زمان به  اربعین سال ۱۴۳۸ هجری قمری و ۱۳۹۵ هجری شمسی رسیده باشد و تجمع عظیم مسلمانان در اربعین نشان از میزان ارزش انسانی و دینی است که جامعه ی امروز برای امام حسین (ع) و اهل بیتش، قائل است.