روزنامه نگار لرستانی طی یادداشتی نوشت:

چرا همه فرصت خدمتگذاری به مردم را در نمایندگی مجلس می دانند؟

هر چند به نظر می رسد نفس خدمت گذاری به مردم نیک و پسندیده باشد، پرسش اینجاست که اگر واقعا قصد خدمت کردن به مردم است، آیا تنها و تنها راه خدمت به مردم یک منطقه، نماینده شدن است و بس؟

حسام شفیعی، روزنامه نگار و نویسنده طی یادداشتی نوشت: امروزه برخی از مردم (بدون داشتن توانایی و یا داستن توانایی) برای وکالت و نماینده شدن مردم در مجلس شورای اسلامی خود را به هزاران آب و آتش می زنند، میلیون ها و گاها میلیاردها تومان به اشکال مختلف هزینه می کنند تا بعنوان نماینده مردم یک منطقه (کم برخوردار و توسعه یافته)در مجلس شورای اسلامی برگزیده شوند، ایثار و از خودگذشتگی برخی نیز در حدی ست که چوب حراج بر همه مال و دارایی خود زده و بفروش می رسانند تا به هر نحو ممکن بعنوان نماینده مجلس در خانه ملت به مردم خدمت نمایند.

هر چند به نظر می رسد نفس خدمت گذاری به مردم نیک و پسندیده باشد، پرسش اینجاست که اگر واقعا قصد خدمت کردن به مردم است، آیا تنها و تنها راه خدمت به مردم یک منطقه، نماینده شدن است و بس؟

آیا راه دیگر یا راه های دیگری برای خدمت به همان مردم وجود ندارد؟

و آیا برای خدمت به مردم بایستی  بصورت هم چنگ انداخته و در کنار خوبی ها، بدترین بی اخلاقی ها و بداخلاقی ها را انجام بدهیم؟

آیا برای رسیدن به یک هدف عالی(یعنی خدمت به مردم ) باید گاها به ابزارهای نامشروع هم متوسل شویم؟

مردم و انتخاب کنندگان بایستی بدانند که کسی یا کسانی که حاضرند برای رسیدن به هدف مشروع از ابزارهای نامشروع استفاده نمایند به هیچ وجه قصدشان خدمت به مردم نبوده و نیست.

کاندیداتور مجلسی که میلیاردها در یک حوزه انتخابیه کوچک هزینه می کند، می تواند با همین هزینه، کارگاهی اشتغال زا برای جوانان دایر نموده که پاداشش چیزی بزرگ تر از نمایندگی مجلس است.

پس برای خدمت به مردم، لازم نیست حتما نماینده مجلس شد و تنها معبر خدمت به مردم هم قطعا از خانه ملت نمی گذرد.

نمایندگان فعلی مجلس شورای اسلامی در دوره یازدهم مجلس شورای اسلامی تنها به یک شرط کاندیداتور شوند و خود را در وضعیت انتخاب قرار دهند و آن هم اگر اکثریت مردم در حوزه انتخابیه خواهان کاندیداتور شدن آنها می باشند، واقعا اگر قصدشان خدمت مجدد در خانه ملت است بگذارند مردم از آنها بخواهند و دعوت نمایند که دوباره به صحنه بیایند، مسلما اگر عملکردی داشته و خدمتی انجام داده اند، دیگر نیاز به تبلیغ و هزینه کرد ندارند ، بگذارید مردم بر درب خانه یا محل دفترتان در حوزه انتخابیه تجمع نمایند و خواهان کاندیداتور شدن شما در دوره انتخابات یازدهم مجلس شورای اسلامی باشند.

اگر کاندیداتور شدن به معنای مسابقه برای خدمت به مردم باشد، میدان رقابت بسیار زیبا و سالم است، اگر نیت پاک و به قصد خدمت خالصانه باشد، بداخلاقی ها و بی اخلاقی ها در میدان انتخابات وجود نخواهد داشت.

سوالاتی ناخودآگاه در ذهن خواننده مطلب متبلور می شود که: آیا نماینده مجلسی وجود دارد که فرزندش تحصیلکرده و بیکار باشد؟

آیا نماینده مجلسی وجود دارد که مستاجر باشد؟

آیا نماینده مجلسی وجود دارد که زندگی اش و امکانات زندگی اش، شبیه مردم عادی باشد؟

آیا نماینده مجلسی وجود دارد که پس از پایان دوره چهار ساله وکالت مردم و در صورت عدم موفقیت در دوره بعدی انتخابات مجلس به حوزه انتخابی خود برگشته و به مردم خدمت کند.

کاندیداتور شدن برای مجلس شورای اسلامی کاری بسیار عالی و خداپسندانه است اما اگر قصدمان کسب مال یا اموال نامشروع نباشد، اگر قصدمان تجارت و بازرگانی با برند نماینده شدن نباشد.

اگر در پشت پرده تبلیغات ما، کسی  یا کسانی وجود نداشته باشند که پس از نماینده شدن، تنها وظیفه ما خدمت به کسانی باشد که هزینه تبلیغات ما را پرداخت کرده اند.

اگر قصد خدمت به مردم را داریم علاوه بر معبر نمایندگی، هزاران راه رفته و نرفته دیگر برای خدمت به مردم وجود داشته، دارد و خواهد داشت.