پژوهشگران لرستان پاسخ می دهند:

چرا قبیله گرایی در استان های لرنشین همچنان تداوم دارد؟

یکی از موضوعات و مسائل مهمی که منشاء برخی از آسیب های اجتماعی مانند نزاع، نزاع های دسته جمعی، عذم شایسته سالاری در انتخابات و انتصاب  مدیران و رابطه بازی در ادارات ایل شهرهای ایران و خاصه استان های زاگرس نشین شده است « مسأله قبیله گرایی» است.

به گزارش روشنا نیوز ، یکی از موضوعات و مسائل مهمی که منشاء برخی از آسیب های اجتماعی مانند نزاع، نزاع های دسته جمعی، عذم شایسته سالاری در انتخابات و انتصاب مدیران و رابطه بازی در ادارات شهرهای ایران و خاصه استان های زاگرس نشین شده است «مسأله قبیله گرایی» است. تحلیل ها ی مختلفی از این موضوع ارائه شده است، اما یافته های این پژوهش با سبب شناسی قبیله گرایی تصویری نو در اختیار مخاطبان، پژوهشگران، سیاستگذارن و کنشگران اجتماعی و سیاسی قرار می دهد. نگاه نو این پژوهشگران به مسأله« قبیله گرایی» موجب شده بود که قبل از این هم خبرگزاری دانشجویان ایران” ایسنا ” گزارشی از یافته ای این پژوهش منتشر نماید. جای خالی گزارش  یافته های این پژوهش در رسانه های محلی مناطق زاگرش نشین احساس می شد؛ بنابراین “گفتار ما ۲۴ “با احساس نیاز اقدام گزارش یافته های این پژوهش نموده است.

پرفسور تقی آزد ارمکی، استاد جامعه شناسی  دانشگاه  تهران  و  دکتر علی ایار، دانش آموخته دکتری جامعه شناسی  دانشگاه تهران- در یک بررسی وضعیت قبیله گرایی در ایران امروز مورد ارزیابی علمی و واکاوی قرار داده اند.

جامعه ایرانی تغییرات متنوعی را تجربه کرده است، فرایند نوسازی این امید را ایجاد کرده بود که برخی از رفتار ها را که باورهای سنتی، فقدان آگاهی شهروندان … نسبت داده  می شد انتظار می رفت که وفق گزاره های نظریات نوسازی با پیش رفتن در جریان نوسازی در جامعه نظیر افزایش نرخ رشد شهرنشینی، تحصیلات، میزان درآمد و سایر شاخصه‌های اجتماعی و فرهنگی در نقاط مختلف کشور رفتار هایی مانند قبیله گرایی و طایفه گرایی در جامعه کم رنگ شوند. اما با تجربه نوسازی در شدیدترین صورت های ممکن در برخی از مناطق ایران از جمله ایل شهرهای ایران و خاصه مناطق زاگرس هنوز هم قبیله و ایل به‌ مثابه یک نهاد اجتماعی در تحولات و مناسبات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی برخی مناطق به‌عنوان یکی از عوامل تأثیرگذار مطرح است. تأثیر این پدیده را می توان در سطوح خرد و کلان جامعه شاهد بود. نفوذ و تأثیر پارامترهای ایلی، قبیله‌ای و طایفه‌ای بر تصمیمات، راهبردهای سیاسی و اقتصادی و مناسبات اجتماعی چنان گسترده و عمیق است که در زندگی روزمره و کنش‌های مختلف از تعاملات روزانه و خرید و فروش گرفته تا شرکت در انتخابات محلی شوراهای شهر و روستا و حتی مجلس، تأثیرگذار است. این وضعیت منجر به شکل گیری خاصی از سرمایه اجتماعی به نام « سرمایه اجتماعی میثاقی/سنتی» شده است که بیشتر در نقش مانع توسعه عمل می کند تا آن که تسریع کننده توسعه باشد. بنابر مفروضات نظری رویکرد های نوسازی، انتظار می‌رفت با افزایش سطح تحصیلات و سرمایه فرهنگی، ماحصل تجربه نوسازی به خلق کنش‌های مدرن منجر شود و طایفه‌گرایی به‌عنوان یکی از مؤلفه‌های سنت‌گرایی و تأثیرگذار بر مناسبات اجتماعی سیاسی مردم دچار فرسایش شود. اما به‌رغم تحقق بسیاری از این مؤلفه‌ها، هنوز قبیله گرایی به‌مثابه پدیده‌ای دیرپا بر مناسبات اجتماعی سیاسی مردم تأثیرگذار است.

موضوع قبیله گرایی با توجه چند بعدی بودن این پدیده و آثار و پیامدهای چند وجهی آن بر ایل شهرهای ایران خاصه منطقه زاگرس توسط پژوهشگرانی از دانشگاه تهران در مطالعه ای با عنوان «باز پیکربندی مسئله قبیله گرایی در ایران امروز» مورد بررسی قرار گرفته است. این تحقیق بر روی نمونه ای با حجم ۵۲۴ نفر از شهروندان ۱۸ سال به بالا در استان ایلام انجام شده است. که به علت تشابه در ساختار، شرایط تاریخی و فرهنگی برای استان های زاگرس نشین می تواند راهگشا باشد.  یافته‌های این تحقیق نشان می‌دهند که بین موضوع قبیله گرایی با مواردی چون شکست سازمانی، ناهنجاری اجتماعی، منطق زیادگی و سرمایه فرهنگی رابطه مستقیم و قابل توجهی وجود دارد. به عبارت دیگر با بالا رفتن رابطه بازی در ادارات، عدم اعتماد مردم به رعایت قانون در سازمان های رسمی و سوء استفاده  از فرصت های قانونی توسط مدیران جامعه مردم برای پیش بردن امورات خود ناچار به استفاده از مکانیسم قبیله گرایی روی می آورند. همچنین این موضوع با سرمایه اجتماعی و اعتماد نهادی رابطه معکوس دارد یعنی این که چنانچه میزان رعایت ضوابط و قانون در سازمان ها بالا باشد و اعتماد مردم به این سازمان افزایش یابد، میزان قبیله گرایی کاهش پیدا می کند. به عبارتی این پژوهشگران نشان داده اند که قبیله گرایی یک “کنش سنتی” نیست بلکه قبیله گرایی به عنوان مکانیسمی است که کنشگران در استان های با ساختار قبیله ای و عشیره ای از آن استفاده می کننند تا بر مشکلات نهادی و سازمانی غلبه کنند. بنا بر یافته های پرفسور تقی آزاد ارمکی و دکتر  علی ایار، قبیله گرایی دارای چند ساحت و صورت است، صورت های مختلف قبیله گرایی عبارتند از: قبیله گرایی اجتماعی، قبیله گرایی اقتصادی، قبیله گرای سیاسی، که بنا بر یافته های این پژوهشگران لایه های مختلف اجتماعی درک و پایبندی متفاوتی نسبت به قبیله گرایی دارند، «قبیله گرایی اجتماعی در بین طبقه کارگر و لایه‌های پایین طوایف در قالب نزاع‌های دسته‌جمعی، وصلت‌های خویشاوندی و قبیله گرایی سیاسی، صورت مشروع قبیله گرایی است که در بین خرده‌بورژوازی و بورژوازی جدید به‌ منظور ارتقا در سلسله‌ مراتب اداری و کسب منافع، از طریق قبیله‌ای‌کردن سیاست و انتخابات صورت می‌گیرد.

این پژوهشگران در نتیجه گیری از یافته های خود اظهار می دارند که «در شرایط عادی بین حلقه‌های هویتی، از فردگرفته تا مای ملی، تزاحم اساسی وجود ندارد، اما در برخی شرایط، منافع و مصالح حلقه‌های هویتی سطح خرد و میانه با منافع عمومی جامعه در تعارض قرار می‌گیرند. بر اساس نتایج این مطالعه، در منطقه مورد مطالعه، شکست سازمانی و زوال سرمایه اجتماعی نهادی و سازمانی، موجب رجوع افراد به حلقه‌های هویتی خرد مانند ایل و قبیله شده است و تداوم و بازپیکربندی قبیله گرایی در نهایت می‌تواند محصول و پیامد شکست سازمانی محسوب شود.

index 1 in555dex

آزاد ارمکی و ایار می‌گویند: هویت‌های جدید بناشده در مناطق ایلی شکست خورده‌اند، چون  عملأ در بزنگاه‌های مهم به دلیل شکست سازمانی، قادر به ایفای نقش غیرطایفه ای خود نیستند و این هویت‌های جدید، متناسب با شرایط نهادی و از مجرای حجم و ترکیب سرمایه، اشکالی مختلف به خود می‌گیرند. مهمترین یافته این پزوهش که در نوع خود بدیع و نو است تأکید بر این نکته است که: «بازپیکربندی قبیله گرایی، نه یک سنت و کنش سنتی، بلکه نوعی تدبیر برای جبران ناکارآمدی سازمان‌های بوروکراتیک از طریق عقب‌گرد به‌سوی روابط ماقبل مدرن محسوب می‌شود»

** نتایج علمی این پژوهشی در فصلنامه «بررسی مسائل اجتماعی ایران» وابسته به دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در سال ۱۳۹۹  منتشر شده‌ است. قبل از  این خبرگزاری دانشجویان ایران ” ایسنا” گزارشی از این پژوهش را در ۱۷ مرداد ۱۴۰۰ ارائه داده بود.