پژوهشگر لرستانی عنوان کرد:

اما … در پسا انتخابات

بدیهی است در پسا انتخابات همان هایی که تنور انتخابات را شعله ور نموده اند، اعم از مردم و حاکمیت نیز وظایف سنگینی به عهده دارند تا آتش این تنور را به گونه ای خاموش نمایند که نه تنها دودش به چشم جامعه نروند بلکه زمینه ای برای رشد و ترقی مردم سالاری در جامعه فراهم نماید و این بستری است برای بحث در آینده!

سید ابراهیم موسوی نژاد، فعال اجتماعی لرستان طی یادداشتی که برای روشنا نیوز ارسال نموده اند، گفت: چند روز دیگر بیشتر طول نخواهد کشید که “سونامی خوش یمن” انتخابات،  فروکش خواهد کرد. پروسه این رویداد اجتماعی که برای عده ای حداکثر چهار سال و برای عده ای حداقل دو ماه مشغله ذهنی و تکاپوی اجتماعی فراهم کرده بود اگر چه شکل و عملیات فیزیکی آن تمام می شود اما گفتمان فراوانی برای نقل محافل و درج در رسانه ها، بویژه فضاهای مجازی باقی می گذارد. چه آنهایی که مستقیما درگیر کنش های آن بوده اند و چه آنهایی که در حاشیه و تماشاچی بوده اند، چه پیر و چه برنا، چه زن و چه مرد، چه موافق و چه مخالف، چه داخلی چه خارجی، همه و همه مردم، به استثناء آنهایی که قوه دراکه نداشته اند. به شکلی تحت تاثیر این سونامی خوش یمن بوده اند، خوش یمن از این جهت که فضای نسبتا مناسبی برای گفتمان مردم سالاری فراهم نموده و فقط این خود، تفکرات جمعی مردم را خواه ناخواه بالنده تر از گذشته نموده است، بنابراین در پسا انتخابات همه ی ما و در نهایت جامعه ما، آن نیستیم که در گذشته پیش از این انتخابات بوده ایم و در انتخابات های دیگر نیز چنین بوده و خواهد بود. اما اگر هشیار نباشیم این «هستی ها» پسا ازانتخابات به جای ارتقاء و رشد جامعه، چه بسا ما را دچار سیر قهقرایی نماید و آن خوش یمنی ذاتی انتخابات ها را، از ما خواهد گرفت.

برای روشن شدن منظورم، به مصادیقی از موضوع اشاره می کنم:

قبل از انتخابات، عده ای محدود کاندیدا بوده اند، از این جمع تعداد اندکی به عنوان نماینده انتخابات شده اند. آن هایی که کاندیدا نبوده ایم به چند راه می توان گروه بندی شویم که یکی از راه ها این است: به خط فکری یا جناحی یا طایفه ای وابسته یا تعلق خاطر …داشته ایم یا نه؟ در این وابستگی و تعلق خاطر تعصب به خرج می داده ایم یا خیر؟ اگر به جریانی وابستگی و تعلق خاطر نداشته ایم، در انتخابات شرکت کرده ایم یا خیر؟ اگر شرکت نکرده ایم آیا بی تفاوت بوده ایم یا دیگران را هم به شرکت نکردن تشویق می کرده ایم؟ جزء کارچرخانان (ک-چ) کاندیداها بوده ایم یا خیر؟ اگر بوده ایم در چه دامنه ای از ستادهاشان قرار داشته ایم؟ به کاندیداها کمک مالی و یا مکانی کرده ایم یا به عبارتی هزینه مادی هم داشته ایم؟…

به این ترتیب در جورچین یا پازل این رویداد اجتماعی همه ما در جایگاه مشخصی بوده ایم که در این جایگاه و در دوره سونامی انتخابات، نقش های ویژه ای بازی کرده ایم. این نقش ها در رفتار و باورهای ما بدون تاثیر نبوده اند و رسوباتی از خود به جا گذاشته اند.

در دوره ای که «درپسا انتخابات » قرار می گیریم و بسیاری از تب و تاب ها فروکش می کنند، به شدت نیازمند ارزیابی واقع بینانه از این رویداد بزرگ اجتماعی هستیم. اگر این رسوبات را با خود حمل کنیم و بازگشت مان به عرصه عادی زندگی همراه با تجربه نقادانه برای آینده نباشد به مشکلات روابط اجتماعی خواهد افزود و ناهنجاری مدنی و ناسازگاری گروهی را دامن خواهد زد. در پسا انتخابات چه باید کرد؟ به همان اندازه مهم است که قبل از انتخابات نیازمند یادگیری هستیم و بوده ایم. کاندیداهایی که انتخابات را روا یا ناروا، به دیگران واگذار کرده اند اگر ادعایی دارند ضمن پی گیری حقوق قانونی خود، مواظب باشند، گروه های مردمی را رودر روی هم قرار ندهند و از دامن زدن به اختلافات گروهی به ویژه اختلافات طایفه ای اجتناب نمایند. حتی اگر در طول دوره تبلیغات قبل از انتخابات کدورت هایی ایجاد شده است سعی کنند آنها را رفع نمایند و استخوان لای زخم نگذارند.

کسانی که هم باز نمایندگی بر شانه های شان نشسته است، فراموش نکنند از این مردمند و نماینده موافقان و مخالفان خود هستند. طبیعی است وظیفه خطیر تری برای برقرار دوستی و آشتی در میان طرفداران و غیر طرفداران دارند. بیاد بیاورند شایسته مردان و شایسته زنان بسیاری دیگری بودند که می توانستند کاندیدای نمایندگی شوند که یا خود نخواسته اند یا شرایط سیاسی- اجتماعی، اداری … به آن ها اجازه ی ورود نداده است. پس در دام «خویش برتر بینی » گمراه کننده روانی قرار نگیرند، به یاد بیاورند، نمایندگان به اصطلاح ادوار گذشته ای که با ضرب و زور خط و خطوط سیاسی، تعصبات قبیله ای و محله ای و دریوزگی برای جمع کردن رای… بالاخره نماینده شدند، بدون اینکه لیاقت توان و شایستگی آن را واقعا داشته باشند یا تلاشی برای ارتقاء خود نمایند، پس از اتمام دوره به غربت دل شاد کردند ولی «روی در وطن» نداشته اند، از همه مهم تر مواظب کارچرخانان (ک-چ) « دیسنک وار» خود باشند که وسوسه آنها در فتنه انگیزی «پسا انتخابات» از شیطان رجیم هم بدتر است.

بدیهی است در پسا انتخابات همان هایی که تنور انتخابات را شعله ور نموده اند، اعم از مردم و حاکمیت نیز وظایف سنگینی به عهده دارند تا آتش این تنور را به گونه ای خاموش نمایند که نه تنها دودش به چشم جامعه نروند بلکه زمینه ای برای رشد و ترقی مردم سالاری در جامعه فراهم نماید و این بستری است برای بحث در آینده!

* پژوهشگر مسائل سیاسی و رییس انجمن لرستانی های مقیم تهران