وقتی زنان لُر صدایی در “خانه ی ملت” ندارند/ آفرین پنهانی

گفتار/ با وجود موج جهانی که در پیکره ی قدرت کشورها در مورد افزایش حضور زنان در ساختارهای اجرایی، قضایی و مجلس‌های قانون‌گذاری و نیز جایگاه‌های سیاسی و اجتماعی وجود دارد، ایران از نظر میزان مشارکت زنان، فاصله بسیاری با میانگین جهانی دارد؛ تا جایی که میزان مشارکت سیاسی زنان کشور، به‌ویژه در مجلس شورای […]

گفتار/آفرین پنهانی

با وجود موج جهانی که در پیکره ی قدرت کشورها در مورد افزایش حضور زنان در ساختارهای اجرایی، قضایی و مجلس‌های قانون‌گذاری و نیز جایگاه‌های سیاسی و اجتماعی وجود دارد، ایران از نظر میزان مشارکت زنان، فاصله بسیاری با میانگین جهانی دارد؛ تا جایی که میزان مشارکت سیاسی زنان کشور، به‌ویژه در مجلس شورای اسلامی کمتر از ۵ درصد است و از حدود ۲۹۰ نماینده مجلس، تنها ۹ زن در مجلس به ‌عنوان نماینده حضور دارند.

وقتی سخن به مشارکت و حضور زنان در عرصه ی سیاست می رسد نباید از این واقعیت فرار کرد که در کشور ما علی رغم آن که شعارهای زیادی در رابطه  با حضور همه جانبه زنان در عرصه های مختلف سر داده می شود اما به طور عملی حضور زنان در مقابل مردان قابل قیاس نیست و حتا وقتی با کشورهای مشابه مقایسه می شود متأسفانه می بینیم که در حال طی کردن یک سیر نزولی هستیم. یکی از مباحث بحث برانگیز طی یک سال اخیر در چگونگی حضور زنان درعرصه ی انتخابات و ورود یافتن به خانه ی  ملت؛ بحث ۳۰ درصدی حضور زنان بود که برای دفاع ازحقوق از دست رفته ی زنان و نیز در جهت پویایی جامعه ی زنان نقل محافل سیاسی به ویژه در مجلس شورای اسلامی نهم گردید. با توجه به فراز و فرودهایی که در روند صلاحیت ها، عدم احراز و ردصلاحیت ها درکشور از یک سو، نگرانی ازعدم حضورکم درصدی زنان در مجلس آینده از دیگرسو؛ نگرش و چگونگی حضور چشمگیر زنان باز به ورطه ی فراموشی سپرده می شود و تاب و طپش حضورزنان، حقوق زنان، جایگاه زنان، مشارکت زنان و مطالبه گری زنان در هاله ای از ابهامات قرار می گیرد. این که درکشور وکم و کیف روند روبه رشد یا عدم رشد حضور زنان به چه میزان یا چه اتفاقاتی پیش روی جامعه ی انسانی ست در این مقال و مجال کم نمی گنجد. به همین خاطر و در همین راستا نگاهی داریم به زنان لرستان، حضور و مشارکت آن ها و نگاه تصمیم گیرندگان به امر مشارکت سیاسی زنان در خط کشیدن و کمرنگ نمودن چهره ی سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی زن لر در جامعه ی انسانی با رویکرد نگاه آگاهانه ی زنان، صلاحیت ها و ردصلاحیت ها و انتخابات مجلس دهم.

قوم لر از شمال تا جنوب، ازشرق تا غرب در دیروزهای دور خود تا به امروز همیشه زنان نامی و تاثیرگذار در عرصه های مختلف حضور داشته و توانایی های بالقوه و بالفعل خود را به اثبات رسانده اند. زنان نامدار در حرکت های تاریخ ساز و تلاش های  فرهنگی و اجتماعی دلیل این مدعاست. از طرفی وقتی زنان تاثیرگذار قوم لر را مورد کنکاش قرار می دهیم متوجه ی درایت، توان مدیریتی بالا، دارا بودن پتانسیل های قوی در تعامل با جامعه ی عصر خود و ردپای آن ها در حرکت هایی که این قوم را بیشتر به جامعه  معرفی نموده به خوبی مشهود است. بانو یوتاب خواهر آریوبرزن، بی بی مریم بختیاری، خانم نازی بیرانوند، کدخدا نازطلا کوشکی،  قزی خانم حسنوند، قدم خیر قلاوند از نادر زنانی هستند که در تاریخ ورق خورده ی قوم لر دارای شناسنامه ی فکری،سیاسی، اجتماعی و انسانی بوده اند. زنانی که هم در کنش و واکنش های سیاسی عصرخود تأثیرگذار بوده هم از منظری متفاوت و با نگاهی صلح طلبانه، رعایت جایگاه و حقوق خود، پایبندی به اصول انسانی و اخلاقی، تثبیت جایگاه قومی در ازمنه های مختلف و انتقال آن به پیشروان و پیش روندگان سیاسی عصر خود، نقش بزرگی را ایفاء نموده و داشته اند.

در ادوار مختلف تاریخی و حرکت های سیاسی تا عصر امروز و نزدیک به چهار دهه ی اخیر نیز نمی توان از زنان توانمند با قابلیت های بالا چشم پوشی کرد. از پدیداری انقلاب اسلامی گرفته و نقش زنان در بروز و شکل گیری آن، جنگ تحمیلی و با قاموسی جسورانه، متعهدانه، دوش به دوش مردان در پشت سنگرهای پرخیزش، بعداز جنگ و حضورفعال و آگاهانه ی زنان در عرصه های مختلف مدنی، فرهنگی، اجتماعی و حتا سیاسی… زنان قوم لر همیشه پای ثابت حضور در صحنه ها بوده اند. اما این سوال به ذهن متبادر می شود چرا آن چنان که شایسته و بایسته ی آن هاست در عرصه های مدیریتی کلان در سطح کشور و استان( جر در موارد نادرآن هم به اقتضای تعریف شغلی چون مدیرکل بودن امور بانوان استان) و مجلس شورای اسلامی تاکنون زن لُر نه دیده شده نه شنیده می شود، یا درهیچ دوره ای از دوره های مجلس شورای اسلامی با نگرش های مختلف سیاسی در جهت انتخاب افراد و نمایندگان به خانه ی ملت؛ خانه ای که متعلق به دوگروه جنسیتی باید باشد و سهم زنان کمتر از مردها نباشد هنوز جایگاهی نداشته و ندارند؟

اگر پاسخ به این پرسش برمی گردد به باورداشت زنان در رابطه با دست یابی به حقوق خود و حضور مؤثر در انتخابات یا  فعالیت های سیاسی و مدنی که حضور۱۴ درصدی ثبت نام کاندیداتورها درحوزه های خرم آباد و دوره ی چگنی(۷ زن)، بروجرد و اشترینان (۴ زن)، کوهدشت و رومشکان (۴زن)، دورودوازنا (۳زن)، سلسله و دلفان (۱ زن)، الیگودرز (۱ زن) که به طورجمعی ۲۰ زن ثبت نام نموده و متأسفانه تنها ۸ نفر تأییدصلاحیت شدند اگرچه اندک و درسایر شهرستان هایی که هیچ گونه زنی دراین وادی پا به عرصه ی موجودیت اجتماعی و سیاسی خود نگذاشته جای تأمل دارد؛ اما همین تعداد می تواند نشان دهنده ی بالابودن شعور سیاسی زنان و حضور فعال و کنشگرانه ی آن ها باشد. حال چرا در بین منتخبین، زنانی که می توانست و می تواند در جایگاه خوبی برای دست یابی زنان لرستان به جایگاه واقعی خود و دردهای جامعه ی زنان لرستان و ندیدن های آن ها به طور سلیقه ای را راهگشا باشد کمتر به چشم می خورد، اما باز همین تعداد اندک می تواند نشان از شعور سیاسی و مدنی زنان در عرصه ی انتخابات باشد.

به طور کلی جامعه ی زنان که نیمی از جامعه ی انسانی را تشکیل داده و همواره نقش مهمی در نهادینه شدن حرکت‌های سیاسی کشور داشته‌اند، تا به امروز از سهم شایسته‌ی خود در ساختار قدرت سیاسی برخوردار نشده‌اند و در این عرصه حضوری کم‌‌رنگ دارند. این در حالی ست که برای ارتقاء و بالابردن سطح کیفی همه جانبه و بهبود وضعیت جامعه زنان، چه از نظر دستیابی به فرصت‌های شغلی بیشتر و بهتر و چه از نظر تأثیرگذاری بر قوانین حمایتی که گاهی در مجلس قانونگذاری خلاف منفعت زنان  و  یا با در نظرگرفته نشدن شرایط ویژه آن ها توسط نمایندگانی که حامی منافع زنان جامعه نیستند تصویب می‌شوند، لازم است که آن ها خود وارد عرصه سیاسی شوند. این ورود چه در جایگاه کاندیداتوری که بسیار مهم است و چه در جایگاه رای‌دهنده آگاه که  قادر باشد هوشیارانه، نمایندگان حامی منافع زنان و همسو با مطالبات اکثریت جامعه زنان را انتخاب کند، در این برهه زمانی کشور و درآستانه انتخابات مجلس قانونگذاری امری ضروری است.

در حال حاضر ما با سه شمایل عینی و حضوری زن در جامعه ی لرستان در عرصه ی انتخابات مواجه هستیم. زنانی که کاندیدای انتخابات هستند و تأییدصلاحیت شده تا اگر مجالی برای شان باشد به مجلس ورود یابند. زنانی که جزء فعالان سیاسی یا آگاه بر امورسیاسی هستند و برای پیشبرد اهداف و تقویت حضور کاندیداهای مرد تحت عنوان دبیران ستاد، مبلغان آن ها و رأی دهندگانی آگاه به حمایت ازآن ها فعالیت می کنند و دسته ی سوم زنانی که در سطح متوسط  و حتا پایین آگاهی های سیاسی و اجتماعی عصر خود هستند و تنها به عنوان رأی دهندگانی خموش، مطیع و فرمانبردار پای صندوق های رأی حاضر شده و رأی خود را به نفع مردها و در موارد اندک زنان کاندید در صندوق خواهند ریخت بی آن که به حقوق خود واقف بوده یا مشرف بر امور باشند یا حتا خود را ملزم به این بدانند که اهل مطالبه گری بوده یا بستری برای آن ها فراهم شده باشد تا به این دیدگاه برسندکه باید در جامعه از حق و حقوق مساوی برخوردار باشند.

هرکدام ازاین زنان با توجه به نگاه و نگرش سیاسی و اجتماعی خود، میزان توانایی شعور سیاسی و اجتماعی درگروه اول و دوم و احساس وظیفه و تأثیری که از جامعه گرفته و حتا آن چه که از آبشخور فکری طیف عظیمی از مردان تغذیه می شوند درگروه سوم؛ دارای مطالبات و خواسته هایی هستند که جای ژرف اندیشی و اهتمام ویژه ی همه ی کسانی دارد که برای آن ها یا به جای آن ها تصمیم می گیرند و در این تصمیم گیری ها نخست آن چه که مهم است و می تواند در راستای تقویت جایگاه زنان و وضعیت فرهنگی و اجتماعی زنان تغییر ایجادکرده و به گونه ای صدای زنان باشند، امری ست که اگر چه تا به حال به شکل  مطلوب در جامعه  جامه ی عمل به خود نپوشانده است اما می تواند حرکتی باشد به سمت و سوی آگاهی بخشی و تثبیت جایگاه واقعی زنان.

بنابراین هم حضور زنان درعرصه ی انتخابات و ورود یافتن آن ها به شرط دانایی و آگاهی های همه جانبه در مجلس دهم ضروری ست هم مردانی که در سرفصل های عمل گرایانه و عملی نمودن شعارهای انتخاباتی خود به این اندیشه کنندکه جایی برای  مطالبات زنان و خواسته ها و در عین حال توجه به برجستگی های فرهنگی، علمی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی زنان دارند و در باورداشت های شان زن ستیزی یا نادیده گرفتن زنان جایی وجود ندارد و این را حق مسلم زنان در جامعه می دانند که در جهت بهبود همه جانبه ی زنان  تداوم این نوع نگرش مسیری کاملن مدنی است.

این جاست که بخش دوم و سوم بیشتر به نفع جامعه ی مردان و مردهای کاندیدشده پیش می رود حال این که کاندیدهای مرد در استان چه قدر در برنامه های شان بحث مطالبه گری زنان، حقوق زنان، جایگاه زنان و پی گیر مستمر حضور زنان درعرصه های مختلف هستند به تفکری برمی گردد که در پس و پشت برنامه های آن ها و شعارهایی که انتظار داریم روزی عملی شوند و جامه ی عمل به خود بپوشند و نمایندگان مرد،عمل گرایانه در چهارسال کارنامه ی سیاسی و تاریخی شان ثبت و ضبط شود؛ برمی گردد.

بنابراین هر کسی، زن یا مرد، اگر با علم، تخصص و تعهد به مجلس ورود یابد، می‌تواند در همه زمینه‌ها تاثیرگذار باشد؛ ما  نیز خواهان ورودیابی انسان هایی _چه زن چه مرد_ در مجلس هستیم که فرهیخته و توانا، متخصص، آگاه به امور، همه جانبه نگر، اهل تفکر و نگرش انسانی بدون خط زدن یا نادیده گرفتن نیمی از جامعه به نام زنان، دردآشنا نسبت به همه ی مشکلات  جامعه ی لرستان به ویژه بیکاری، فقر و ناداری که ریشه در زندگی، اندیشه و فرهنگ این مرز و بوم دوانده است، دلسوز و با دغدغه، مسلط بر قوانین و مدافع حقوق زنان و کودکان_کودکانی که لایحه ی قانونی آن هنوز در مجلس بلاتکلیف مانده و یکی از مهم ترین دلایل آن نبود زنان آگاه و تأثیرگذار در ادوار مختلف مجلس بوده و هست_، محترم شمردن شعور سیاسی و مدنی جامعه ی انسانی، بهره گیری  از پتانسیل های موجود و برخوردار از قابلیت ها وتوانایی های بالا در زمینه های مختلف به عنوان مشاروین خود طی چهارسال حضور در مجلس_ اتفاقی که تا به حال در استان رخ نداده است و هیچ نماینده ای از نیروها و نخبگان به نفع استان و توده ی مردم بهره نبرده است_ درجهت بهبود وضعیت همه جانبه ی استان؛ باشند.

پر واضح است جامعه ای که نیمی از جمعیت آن از حق مشارکت محروم شوند،نیمی از پتانسیل و ظرفیت خود را از دست می دهد و قادر نخواهد بود به سمت پیشرفت و آبادانی قدم بردارد.اما اگر نمایندگان منتخب مردم در این دوره به این مهم توجه ویژه داشته باشند و در مسندهای تصمیم گیری و مدون در لوایح مختلفی که برای استان مفید فایده است این نیم از جمعیت انسانی را ببینند و بشنوند و از تجارب، تخصص، تفکر و خرد و قابلیت های آن ها به نفع بهبودبخشی جامعه ی لرستان بهره ببرند بی شک  در چشم انداز و افق های فراروی در جامعه لرستان هم امیدوار خواهیم شد هم به این باور خواهیم رسید که گامی به سوی توسعه ی همه جانبه، به سمت آگاهی، تعقل و عقلانیت مدنی و انسانی برداشته ایم.

باشد که شاهد توسعه روزافزون و همه جانبه ی استان باشیم. باشد که روزی به این برسیم که زنان جامعه نه درتقابل با مردان که درهمکناری با آن ها می توانند یک واحد کل را تشکیل دهند تا لرستان به حقوق حقه ی خود دست یابد. باشد که روزی برسد که زنان و توانایی و قابلیت های آن ها را نادیده نگیریم و تنها برای پیشبرد هداف مردسالارانه و زن ستیزانه آن ها را پای صندوق های رأی نکشانیم که این هم انسانیت معناشده در تعریف انسانی را از دست داده ایم هم در برگ برگ تاریخ فردای مان  باید  پاسخگوی نیمی از فرزندان و نسل فردای مان باشیم. باشد که برای داشتن جامعه ای سالم، برخورداری از خانواده ای سالم و در سایه سار  امنیت اجتماعی، در جهت رسیدن به پویایی و آگاهی، تربیت نسل امروز و فردای مان، رسیدن به جامعه ای مطلوب و دست یابی به آن چه حق مسلم و قانونی و انسانی هر انسان درکره ی خاکی ست ما نیز به زنان به عنوان طیفی عظیم و نیمی گم شده در تصمیم گیری ها و قرارگرفتن درسایه سار تفکر مردانه ، پرده ی جهالت و تاریکی زای را برون اندازیم و نورانیت کامل شدن را درخود بپروریم. باشد که خانه ی ملت صدایی برای زنان لُر و حقوق از دست رفته ی آن ها باشد…

* نویسنده و پژوهشگر مسائل اجتماعی