خبرنگارها میرزا بنویس نیستند
خبرنگاران یک وظیفه شرعی و قانونی دارند که باید در این حیطه به فعالیت بپردازند و جوابگوی آن نیز باشند. خبرنگاران باید از اقشار متعهد، دلسوز، علاقمند و پایبند به ارزشهای ناب اسلام و انقلاب باشند و تمام سعی آنان ایجاد فضای وفاق، همگرایی و وحدت در جامعه باشد و از درج مطالبی که سبب یأس و سرخوردگی مردم میشود و فضای تشنج را به جامعه القا میکند، دوری کنند، اما این به آن معنا نیست که خبرنگاران میرزا بنویس هستند و فقط باید از مسئولان تعریف کنند.
برخی مدیران تصور میکنند خبرنگار در واقع خدمتکار و میرزا بنویس آنهاست و باید هر آنچه آنان دوست دارند بنویسد و اگر جز این باشد، مورد غضب و خشم مسئول قرار خواهد گرفت، البته اینگونه برخوردها جدا از دیگر رفتارهای بعضی از این منابع خبری است که احساس میکنند جواب تلفن خبرنگار را ندادن و احیانا او را پشت در اتاق منتظر نگه داشتن کلاس شان را بالا میبرد.
خبرنگاران یک وظیفه شرعی و قانونی دارند که باید در این حیطه به فعالیت بپردازند و جوابگوی آن نیز باشند و در همین راستا نیازمند ارتباط صمیمی با مسئولان نهادها و ادارات هستند و مسئولان نیز باید با حقیقتگویی و ارائه آمار و اطلاعات درست و به موقع خبرنگاران را برای عمل به این وظیفه شرعی کمک کنند.
رسانهها باید طوری عمل کنند که مسئولان بدانند زیر ذره بین آنان قرار دارند و به نوعی رسانهها باید آینه تمام نمای مسائل و چشم انداز جامعه باشند. متأسفانه این موضوع چندان مورد توجه قرار نمیگیرد و برخی از رسانههای به جای اینکه حرف مردم را بزنند، تبدیل به تریبونی برای مسئولان شدهاند. تداوم این امر نیز موجب شده که آستانه انتقادپذیری مسئولان پایین بیاید و در مقابل کوچکترین انتقاد، واکنشهای تندی نشان دهند.
البته این موضوع از چند جهت قابل بازنگری است: مهمترین موضوعی که منجر به پیش آمدن این وضعیت شده است، نبود امنیت شغلی برای خبرنگاران است. به جرات میتوان گفت: به جز تعداد معدودی، خبرنگاری وجود ندارد که امنیت شغلی کاملی داشته باشد و بتواند بدون هیچگونه ملاحظهای حرف خود را بزند و مشکلات واقعی مردم را منعکس کند. البته اگر این شخص هم وجود داشته باشد، تقریباً هیچ نشریهای نیست که مطالب او را منعکس کند.
دومین موضوعی که در پیدایش این مشکل نقش اساسی ایفا میکند، این است که مطبوعات و نشریات نیز فاقد یک منبع مالی پایدار هستند و تقریباً همه آنها درگیر تامین مخارج روزانه خود هستند و از کانال آگهیهایی که توسط همین ادارات به آنان تزریق میشود، امرار معاش میکنند. بهتر است بگوییم دست آنان نیز زیر سنگ ادارات گیر است و پر واضح است که اگر نوشتهای خلاف میل مدیر در این نشریه چاپ شود، نخستین گزینه اداره برای تنبیه نشریه مذکور، قطع کردن همین آگهیهاست و به دنبال آن نیز اختلال در روند چاپ نشریه و مشکلات دیگر.
البته به برکت وجود کانونهای تبلیغاتی و آگهی نامهها، تقریباً دست نشریات محلی از آگهیهای بخش خصوصی نیز کوتاه شده است و سود سرشار حاصل از این آگهیها به جیب افرادی میرود که هیچ زحمتی برای ارتقاء سطح فرهنگی جامعه و اطلاع رسانی عملکرد دولت متحمل نمیشوند. البته چرایی این موضوع را بایستی مسئولین ذیربط پاسخ دهند.
در فضای سایبری نیز سایت های متعدد خبری معتبر وجود دارد. از این میان یکی رومی روم است و دیگری زنگی زنگ و تنها تا حدی برخی خبرگزاریها توانستهاند نسبت به انعکاس اخبار به شکل واقعی اهتمام داشته باشند.
حال با این خلاصهای که از وضعیت رسانهها مطرح شد، آیا زمان آن نرسیده که مسئولین و تشکلهای مربوطه هر چه سریعتر نسبت به بازسازی فضای به وجود آمده اقدام کنند. به نظر میرسد با این وضعیت افق چندان روشنی نمیتوان برای جامعه خبری متصور بود لذا معاونت مطبوعاتی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی و خانه مطبوعات باید هر چه سریعتر دست به کار شوند و با ارائه راهکارهای مناسب و برگرفته از خرد جمعی نه تصمیم فردی، برای ساماندهی این وضعیت اقدام کنند. منبع: فارس
ارسال دیدگاه