مسئله فساد!
بهزاد مومنی مقدم، حقوقدان و پژوهشگر حوزه اجتماعی لرستان طی یادداشتی که در اختیار پایگاه خبری گفتار ما قرار داده است، نوشت: واکنشها به ماجرای فساد مالی موسوم به چای دبش در چند روز گذشته متنوع بوده است؛ اما بدترین نوع مواجهه با این فاجعه، برخورد سیاسی با موضوع و جنگیدن در میدان جناحی و حزبی است!
بسیار مهمتر از این موضوع که این فساد عظیم در زمان کدام دولت شکل گرفته و در کدام دولت به آن رسیدگی شده است، این نکته است که سازوکار اعطای ارز ارزان به نهادهای مختلف دولتی، خصوصی و خصولتی، ذاتاً فسادزا بوده و این سازوکار مسموم میبایست هرچه سریعتر برچیده شود چرا که بدون شک هماکنون نیز بسیاری فسادهای ریز و درشت در لایههای پنهان این روند در جریان بوده و در آینده نیز اخبار تلخ و دردناک دیگری از این دست خواهیم شنید.
اساساً مسئله ما به این مربوط میشود که در چه عمقی به مسائل نگاه میکنیم. آیا به محض بروز یک فساد در دستگاههای کشور، عوامانه به دنبال اعدام و زندانی کردن مفسدان هستیم؟ آیا کمی عمیقتر بررسی میکنیم تا ببینیم این فساد در زمان کدام دولت و کدام جناح شکل گرفته است تا بر مبنای اعتقادات سیاسیمان نسبت به آن موضعگیری نماییم؟ و یا اینکه کمی بیشتر به عمق میرویم تا به ریشههای واقعی آن پی برده و در آن سطح با آن مقابله میکنیم؟
مگر نه اینکه وقتی در روزهای ابتدایی سال ۱۴۰۱، دولت آقای رئیسی جراحی بزرگ اقتصادی خود را آغاز کرد، یکی از اهداف خود را هدفمند کردن یارانهها و حذف اختلاف قیمت بین ارز ترجیحی و آزاد یا نیمایی اعلام داشت؟ چه شد که مردم هم تبعات آن جراحی بزرگ را تحمل کردند و هم اختلاف قیمت میان ارزهای آزاد و دولتی و نیمایی همچنان پابرجا ماند تا امروز شاهد بروز این فسادها در کشور باشیم؟
این آش نخورده و دهن سوخته! دقیقاً مربوط میشود به سطح یا عمقی که در آن به مسائل مینگریم. واقعیت این است که سیاستزدگی و سیاسیبینی مسائل، نگاه ما را به شدت به سطح ابتدایی آورده و از درک عمیق مسائل باز میدارد و یکی از موضوعاتی که معمولا در این سطح مغفول مانده و کمترین توجهی به آن نمیشود، مقولات فرهنگی و مباحث مربوط به تأثیر حوزه افکار عمومی بر مسائل مختلف کشور است.
حتما باید با تغییر سیاستها و با استفاده از ظرفیتهای مختلف همچون رسانه و قانون سازوکارهای فسادزا در کشور اصلاح شوند و رویکرد ما از مقابله با مجرم به مقابله با جرم تغییر یابد، لیکن باید توجه داشت که در کنار همه اینها نباید از مسئله فرهنگ فساد که امروزه متاسفانه در بخش وسیعی از نظام اداری کشور رخنه کرده است غافل ماند که این سَر بزرگتر اژدهای هفت سر فساد است که اگر بریده شود، مبارزه با مابقی سرها کار چندان دشواری نیست!
ارسال دیدگاه