شهرستان شدن معمولان و قضاوت های سیاه و سفید
به گزارش پایگاه خبری گفتار ما ۲۴، قضاوت های سیاه و سفید در ارتباط با موضوعات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی پذیرفته نیست، زیرا بایستی در علوم انسانی، نسبیت و نسبی بودن را لحاظ نماییم. شهرستان شدن یا نشدن معمولان، نیاز به بحث و بررسی مسائل در ابعاد مختلف دارد، این موضوع باید با دیدگاهی کارشناسانه مورد بحث و بررسی قرار بگیرد و تحلیل و تبیین گردد.
ساختار اجتماعی و فرهنگی مردم بخش و شهر معمولان، همگون و همگراست، مردم این حوزه ی اجتماعی و فرهنگی به دلیل روابط نسبی و ارتباطات سببی، همانند خانواده ای بزرگ می باشند که برای زیستن، بهتر زیستن، با هم زیستن و برای هم زیستن در تلاش و کوشش می باشند، نوعی وحدت نانوشته در بین مردم وجود دارد.
منتقدان شهرستان شدن معمولان که در ارتباط با موضوع اجتماعی و فرهنگی و پیامدهای منفی این مساله اظهار نگرانی کرده اند و حتی آن را به موضوع امنیتی هم مرتبط کرده اند، شناخت چندانی از تاریخ، تمدن و فرهنگ مردم، جغرافیای بالاگریوه و ایل جودکی ندارند و متاسفانه حتی تاریخ ایل بزرگ جودکی را به صد سال تقیلیل داده اند! ( رجوع کنید به تاریخ گزیده، تالیف حمدالله مستوفی تولد ۷۲۰ هجری قمری).
ایل بزرگ بالاگریوه که در زیرمجموعه خود چند ایل دارد، بنابر منابع مکتوب و معتبر تاریخی در حدود هزار سال قدمت دارد. (منابع تاریخ عمومی در قرن سوم هجری و قمری از لر کوچک نام برده اند). البته بالاگریوه، یک مجموعه بزرگ تمدنی و فرهنگی با تاریخی کهن است، ده ها آثار باستانی در جغرافیای بالاگریوه وجود دارد. مرزهای فرهنگی بالاگریوه بسیار وسیع است بطوریکه تبلور و تجلی فرهنگی مردم بالاگریوه علاوه بر لرستان، می توان در استان های ایلام، همدان، خوزستان مشاهده نمود.
آن هایی که نگران شهرستان شدن معمولان می باشند و این موضوع را عامل جدایی مردم پلدختر و معمولان می دانند، شهرستان شدن رومشگان و پیامدهای آن را بررسی کنند، آیا شهرستان شدن رومشگان باعث جدایی مردم کوهدشت و رومشگان شد؟
در ضمن بیشتر جمعیت ایل جودکی در شهر معمولان و روستاهای اطراف آن ساکن می باشند طوایفی مانند لنگانی، لتوند، بخشیوند، شهسواروند، محمودوند، آبسری و … در بخش و شهر معمولان ساکن هستند، علاوه بر طوایف و تیره های ایل جودکی، تیره هایی از ایلاتی مانند کوشکی، حسنوند، سگوند، رشنو، شاکرمی، بازگیر، ایل زیودار و… در شهر و روستاهای بخش معمولان ساکن می باشند، با مشاهده میدانی متوجه می شویم که ارتباط روستاهای میانکوه شرقی بیشتر با شهر معمولان و خرم آباد است تا شهر پلدختر.
البته نگرش ما به جمعیت ساکن در بخش و شهر معمولان، نگرشی انسانی و شهروند محور است، زیرا علاوه بر ایل جودکی، ایلات و طوایف دیگری در این جغرافیا ساکن می باشند که از نظر اجتماعی و فرهنگی نقش پررنگ و ماندگاری را ایفا نموده اند. (نقش جودکی ها، کوشکی ها و رشنوها در جنگ بغداد۱۷۳۲ م .در دوره ی نادرشاه.
از نظر تاریخ روایی، قدمت حغرافیای بالاگریوه به دوران امپراتوری بزرگ هخامنشیان می رسد، گذر جاده ی شاهی از میانکوه شرقی، غار کوگان (مربوط به دوران اشکانیان) و … تایید کننده این بخش از تاریخ روایی است. بلندترین پل تاریخی ایران، پل کلهر، کاروان سراهای دوران صفویه و.. نیز از آثار تاریخی و تمدنی و اسناد قدمت جغرافیای بالاگریوه می باشند.
سند زنده تاریخ، تمدن و فرهنگ بالاگریوه نیز زبان کهن لری و زیر لهجه های غنی آن می باشند. (در مورد تاریخ روایی بالاگریوه نگاه کنید به کتاب دیار هخامنش تالیف مرادحسین پاپی).
اما آنهایی که مجری و متولی شهرستان شدن معمولان می باشند، بایستی ابتدا زیرساخت های آن را مهیا و آماده نمایند. تغییر عناوین، سرنوشت مردم را تغییر نمی دهد، ما یک شهر و بخش با امکانات را بر یک شهرستان محروم ترجیح می دهم، استفاده ابزاری و انتخاباتی از این موضوع و مرتبط نمودن آن به انتخابات آینده مجلس شورای اسلامی، در راستای خدمت بدون منت به مردم نمی باشد که امیدواریم که اینگونه نباشد.
شهرستان شدن معمولان، خروجی اش باید افزایش امکانات خدماتی و رفاهی باشد. هرچه فکر می کنم تعطیل شدن بانک های سپه و صادرات در شهر معمولان در آستانه تصویب شهرستان شدن معمولان برایم توجیه پذیر و قابل قبول نیست! منتقدان و موافقان، شهرستان شدن معمولان بایستی بحث ها و اظهارنظرها را با دیدگاه کارشناسانه بیان و منتشر نمایند، وحدت در عین کثرت به هم افزایی منجر می شود، سعی کنیم در عین تفاوت هایی که با هم داریم، همدیگر را تحمل کنیم و با تامل در اندیشه، برای دیگران هم حق انتقاد و اظهارنظر قائل شوییم و از قضاوت های سیاه و سفید و خط کشی و تقسیم بندی مردم خودداری نماییم.
* نویسنده و پژوهشگر حوزه تاریخ لرستان
ارسال دیدگاه