رییس انجمن جامعه شناس لرستانی عنوان کرد:

سیل پلدختر و تشدید توسعه نیافتگی ما

سیل فروردین 1398 برای مردم لرستان و بخصوص پلدختریها رخدادیست که تا سالها و دهه ها بعد، روایت،‌ تصویرها، دردها، رنج ها، همبستگی‌ها و حمایت های آن در ذهن و خاطره جمعی مردم باقی خواهد ماند.

سیل زده پلدختردکتر مجتبی ترکارانی، رییس انجمن جامعه‌ شناسی لرستان در یادداشتی که برای روشنا نیوز ارسال کرده اند نوشت: هر ملتی در مسیر زندگی خود حوادثی را می بیند که بخاطر می سپارد و نسل به نسل و سینه به سینه به ایندگان متنقل میکند و گاه  تاریخ خود را به قبل و بعد از ان اتفاق بزرگ تقسیم بندی می کند. سیل ۱۳۹۸ برای مردم لرستان و بخصوص مردم پلدختر چنین رخدادی است که تا سالها و دهه ها بعد روایت،‌ تصویرها، درد ها و رنج ها و همبستگی و حمایت ها را  آن در ذهن و خاطره جمعی مردم باقی خواهد ماند.
گرچه هر بلا و مصیبتی در ذات خود خرابی و ویرانی را در پی دارد ولی با مرور زمان دردها کم رنگ شده و صحنه هایی از خاطرات خوب و  بد جایگزین می شود تا بتواند تسکین دهنده درد ها باشد. اما هدف نگارنده  در این یادداشت کوچک جدا از یاداوری ان روزهای سخت و هیجان انگیز اشاره به عواملی است که  در کنار سیل ۱۳۹۸ در یک دو دهه اخیر در پل دختر اتفاق افتاد هوهریک به جای خود ضربه های سختی بر پیکره این شهرستان وارد نموده و با پیامدهای منفی خود فرایند توسعه  پلدختر را به شدت محدود کرده است.
این موضوعات عبارتند از یک تاسیس بزرگراه خرم  زال، خشکسالی های پیاپی، سیاست زدگی مفرط و سیل ۱۳۹۸ لرستان
الف) تاسیس بزرگراه خرم زال در سال ۱۳۸۸ که در جای خود پروژه عظیمی بود و فواید ملی و محلی خوبی داشت. اما برای مردم پلدختر تاثیرات منفی زیادی دربرداشت و باعث شد که این شهر از مسیر جاده اصلی خارج شده و و پیامدهای اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی زیادی برای ساکنان شهرستان های پلدختر و چگنی  بهمراه داشت  که میتوان به رشد بیکاری و افزایش میل به مهاجرت و نوعی احساس انزوای فرهنگی در بین مردم این مناطق اشاره کرد.
در صورتی که  لازم بود وقتی چنین پروژه های ملی اجرا میشود درصدی از درامد پروژه یا عوارض مربوطه به توسعه فعالیت های اقتصادی در پلدختر اختصاص می یافت تا این مناطق تحت تاثیر چنین پروژه ای دچار مشکل اقتصادی نشود.
ب) دومین مشکل مربوط به سیل ۱۳۹۸ می باشد. این سیل گرچه در تمام نقاط استان و کشور خسارت زیادی به باراورد ولی میزان خسارات  آن در پلدختر بسیار حیرات انگیز بود. میزان خسارت وارد شده به زیر ساخت و پیامدهای اقتصادی و اجتماعی و روانی ان با منابع اختصاص داده شده قابل جبران نبوده است گرچه منابع زیادی به این شهر ازطرف نهادهای دولتی و غیردولتی سرازیر شد ولی هم میزان منابع با شدت خسارت های موجود همخوانی نداشت.
(تنها میزان خسارت به جاده خرم اباد به پلدخترو هزینه بازسازی آن فقط چند صد میلیارد  تومان نیاز دارد که هنوز تامین نشده است). پلدختر به عنوان یکی از شهرستانهای توسعه نیافته لرستان که خود به نوعی توسعه نیافته مضاعف را به همراه دارد در سیل اخیر بسیار اسیب دید. زیرساخت های ان اعم از جاده و راه های اصلی و فرعی ،بسیاری از ساختمانهای اداری و تاسیسات دولتی و غیر دولتی تخریب شدند. منازل مسکونی مردم و اسباب و وسایل زندگی و حتی خاطره های جمعی انها  از بین رفت.
فرهنگ وابستگی و درماندگی وطلب از دیگران برای رفع نیازها بیشتر شد. همزمان شدن بازسازی سیل با افزایش قیمت ها و تحریم و گرانی و تورم اقتصادی بسیاری از خانواده ها را اسیب پذیرتر نمود. اگرچه منابع مالی و غیر مالی زیادی از طرف دولت و خیرین و نهادهای مدنی و مردمی به این مناطق سرازیر شد ولی بخاطر وجود ناکارامدی و فساد اداری و پیوندهای قبیله ای و خویشاوندی و سیاسی منفی و نبود مکانیسم های مناسب جهت  استفاده بهینه این منابع  یا به خوبی جذب نشد یا به سمت گروههای هدف و خسارت دیده هدایت نشد و یا در اختیار کسانی قرار گرفت که در سیل خسارت کمتری دریافت کرده بودند. نتیجه آنکه هنوز بعد از سه سال از وقوع سیل با ساختمانهای نیمه تمام و یا مردم مقروض زیر وام و کشاورزان زمین از دست رفته و یا افراد مستاجری مواجه هستیم که نتوانسته اند بعد از سیل سروسامانی به زندگی خود بدهند.
ج) سومین موضوع  بروز خشکسالی پیایی  و گرد و غبار در دو دهه اخیر در لرستان و بخصوص در جنوب استان کشاورزی و اقتصاد و اجتماع محلی را با مشکل مواجه کرده است. مردم پلدختر از یکطرف با خشکسالی مواجه اند و از طرف دیگر با سیل و همچنانکه اقلیم شناسان معتقدند سیل و خشکسالی دو روی سکه تغییر اقلیم  در جهان هستند. علاوه بر این باید در نظر داشته باشیم که اقتصاد مردم پلدختر یک اقتصاد معیشتی مبتنی بر دامداری وکشاورزی غالبا دیم بوده و با توجه به خشکسالی های اخیر نه فقط کشاورزی انها بلکه حتی زندگی در مناطق روستایی بخاطر کم ابی دچار مشکل شده و مهاجرت از این مناطق را تشدید نموده است.
د) چهارمین موضوعی که به شدت در چند دهه اخیر در پلدختر وجود داشته و به شدت هم رشد کرده است سیاست زدگی مفرط است. این مساله جامعه  پلدختر را به شدت سیاسی و دو قطبی کرده است. به طوریکه هر چهارسال یکبار بازی مرگ و زندگی در سر صندوق های انتخابات بین طرفداران  نمایندگان روی می دهد و این دعوای سیاسی تا درون روابط خصوصی خانواده ها نفوذ کرده و سرمایه اجتماعی جامعه را به شدت فرسوده می کند.
بعد از انتخاب یک نماینده، طرفداران آن نماینده به دنبال پاکسازی اداری از مدیران نماینده سابق همه استعدادهای و سرمایه های انسانی و نخبگان شهرستان را منزوی و مطرود و فراری میکنند. این چنین میشود که  در این فضا کمتر کسی حاضر است در این شهر بماند و برای اینده شهرش  تلاش کند.
آنچه که در سال روز وقوع سیل پلدختر باید با صراحت بیان کرد این است که سیل ۱۳۹۸ یکی از  تلخ ترین حوادث بود  که پس از مسایل قبلی  ضربه کاری را بر این شهرستان وارد نمود. به این معنا  که سیل در کنار تغییر مسیر جاده و خشکسالی پی درپی و افزایش بیکاری و نبود فعالیت های اقتصادی مولد و فضای قطبی سیاست زده  باعث ایجاد مشکلات  و اسیب های اجتماعی زیادی  در شهر پلدختر شده است.
مشکلاتی که میتوان نشانه های ان را دررشد اسیب های اجتماعی مانند اعتیاد و خودکشی  و بیکاری در شهرها و روستاها، افزایش  مهاجرت از پلدختربه دیگر  شهرهابه شکل  دسته جمعی و خانوادگی  واشتغال به کارهای سخت و کم درامد در کلان شهرها ویا گرایش شدید جوانان به شوتی گری و قربانی شدن سالانه دهها جوان در این راه  مشاهده  کرد.
امیدوارم که یاداوری سیل ۱۳۹۸ حاوی این درس اموخته جدی برای مردم و مدیران و نماینده مجلس و کنشگران سیاسی و همه علاقه مندان به آینده پلدختر باشد و بدانند  که اگر به هوش نیایند و برای آینده شهرمان فکری نکنند، مدارهای  تضعیف کننده و زوال بخش شهر ما را در خود فرو خواهد برد و سالها بعد خواهیم دید که از این جامعه دیگر جز خاطره ای از خوشی های کوچک گذشته نخواهد ماند.
به هوش باشیم که سیل و خشکسالی و دیگر بحران ها در ذات زندگی جاری هستند. ولی  ما باید در بین خود همبستگی، مشارکت اجتماعی، مدارا و مطالبه گری داشته باشیم و از حاکمان پاسخگویی و مسئولیت پذیری و کارامدی را طلب کنیم. اگر چنین نشود با اینده سخت و تلخی مواجه خواهیم شد که ما  و شهرمان را با چالش جبران ناپذیر و شاید تباهی روبرو خواهد کرد. چنین مباد.