دست به تفنگ شدن در عروسیها برای چیست؟
علی محمد امرایی، نویسنده و پژوهشگر حوزه اجتماعی لرستان طی یادداشتی عنوان کرد: این عناصر وحشتآفرین بجای اینکه فرهنگ و نجابت و اصالت خودرا به نمایش بگذارند با زبان خشونتبار اسلحه، نادانی و جهالت خود را جار میزنند!
چقدر باید خسارت ببار بیاید تا حضرات بفهمند و دست از این خودنمائیهای چندش آور بر دارند؟ چرا مسئولین چارهای نمیاندیشند؟ با زبان خشم که نمیشود شادی کرد! متاسفانه این روزها شادی جای خودش را به خشونت داده است!
عروسی جای ساز و دهل و رقص و پایکوبی و کمانچه و شادی و نقل و شیرینی است نه جای تفنگ و مسلسل و نارنجک و خشونت و قُلدُری!
این همه نهاد به ظاهر فرهنگی داریم که مثلا کار فرهنگی می کنند! علیرغم هزینههای هنگفتی که بر مملکت تحمیل می کنندچرا تا بحال نتوانستهاند کوچکترین کارکرد مثبتی را در جامعه به ثبت برسانند؟
حرافی که نشد کار فرهنگی!
این همه پول زبان بسته بنام کار فرهنگی در این مملکت حیف و میل میشود اما متاسفانه نه تنها توفیقی حاصل نمیشود بلکه روز بروز اوضاع بغرنجتر و چندشآورتر می گردد!
مویههایمان، ترانههایمان و حتی خطابههایمان مالامالاند از مرگ و تفنگ و کشتن و خون و خونریزی!
چرا بجای این عناوین تحریک کننده و خشونت آمیز از مهر و محبت و دوست داشتن سخن به میان نمیآوریم؟
در جوامعی که فرهنگ و عناصر فرهنگی را به حاشیه برده و میدان را برای ولانگاری و خشونت طلبی باز بگذارند مطمئناً آن جوامع بجز عقب افتادگی و بدبختی و بیچارگی دست آوردی نخواهند داشت!
گرچه شرائط را بگونه ای رقم زدهاند که باید همیشه آرایش جنگی بخود بگیریم اما حداقل در جشن و شادی برای ساعاتی هم که شده باید از این فقره بدور بمانیم و اگر بگذارند به شادی بپردازیم!
……
چو شادی بکاهد، بکاهد روان
خرد گردد اندر میان ناتوان!
ارسال دیدگاه