پژوهشگر لرستانی عنوان کرد:

داغِ کشکان هر روز تازه تر از دیروز

کشکان رود که امروز خیلی ها به دنبال مصادره کردن نام آن از چگنی هستند نسل های نسل آهنگ رقص و پایکوبی کودکان شاهیوند بوده؛ کشکان آینه و تجلی گاه گذشته تا به امروز چگنی است.

3820349یاسر نظری چگنی، کارشناس ارشد حقوق جزا و جرم شناسی طی یادداشتی که برای گفتار ما ۲۴ ارسال کرده است، نوشت: تاریخ نگار شهرستان چگنی همواره از مصیبت و آوارگی مردمان این دیار یاد می کند.زبان حافظه ی بزرگان این سرزمین بیانگر بودن در رنج است.
زبان امروز مردم چگنی یک صدا در حال فریاد زدن یک هویت و سیطره کامل اجتماعی به نام کشکان است که از شروع خشک شدن این رود تاکنون از گفتن بازنایستاده و همچون گذشته خود کشکان مدام در حال حرکت (گفتن) است.
کشکان رود که امروز خیلی ها به دنبال مصادره کردن نام آن از چگنی هستند نسل های نسل آهنگ رقص و پایکوبی کودکان شاهیوند بوده؛کشکان آینه و تجلی گاه گذشته تا به امروز چگنی است.
با این رویکرد خاموش و نگاه سرد به کشکان زمینه برای اجرای طرح حذف نام و‌ مالکیت کشکان از چگنی در حال فراهم شدن است.
در این مدت مقالات متعددی در چارچوب یک‌ گفتمان مشخص برای هویت بخشی و باز شدن راه تاریخی برای نجات کشکان از مرگ نگاشته شد که در بعد معنا بخشیدن و معنادار کردن دلایل این خشکیدگی موفق بودند اما در بهبود شرایط زیستی و‌ هویت بخشی چندان کارایی نداشتند.
باید با این واقعیت کنار آمد که برداشتن گام های بلند در عرصه تاریخ نگاری و‌ نوشتاری دیگر نمی تواند افقی برای جاری شدن کشکان و یک پشتوانه کاربردی برای تامل بر خشک شدن آن باشد.
آنچه‌ که امروز از حال و روز کشکان و مردمان حوزه آن پیداست این است که گفتار و نوشتارهای این دوساله در میدان منازعه با مسببان این مصیبت و مطالبه برای احیای مجدد آن شکست خورده است و مشکلات مردمان زیر دست این رود خروشان بیشتر و افزونی پیدا کرده است.
بهتر است برای سوار شدن مجدد بر موج مطالبه گری برای رسیدن به وضعیت بد کشاورزان حوزه کشکان به دنبال ابزاری دیگر باشیم و مطالبه تک نفری در فضای مجازی را به کنش های جمعی و عمومی در چارچوب قانون و قواعد اجتماعی و اخلاقی سوق دهیم.
به گواه تاریخ شغل اکثر مردمان فهیم حوزه کشکان از قدیم کشاورزی و دامپروری بوده است و متأسفانه بعلت نگاه های بهره کشی و بهره وری حکومت ها به این دسته از مشاغل باعث شده است تا مردم این دیار از وضعیت اقتصادی چندان مطلوبی برخوردار نباشند و تقریبا از قشر متوسط جامعه بوده اند.
خشک شدن کشکان و نگاه های سرد و بی اهمیت دولتمردان چه دولت قبل و چه حال به آن یعنی ادامه ی سیاست استضعاف و مستضعف کردن این طیف زحمت کشیده از جامعه و مصادیق دیگری که مجال پرداختن به آنها در این نوشتار نیست.
بحث مهم و موضوع اصلی این نوشتار در این است که آیا دولت ها توانسته اند در این ایام بحران در کشکان به نقش پدرانه خود بپردازند و آن را در قبال مردم شاهیوند و چگنی ایفا کنند.
دولت ها باید بتوانند و سعی در این داشته باشند که شرایط و بستر ارتقاء و‌ رشد و آرامش روحی و فکری جامعه را فراهم کنند و حامی ملت در مواقع اضطراری و پناهگاه آنان باشند حال سوال اینجاست آیا این وظایف دولت در قبال مردمان شهرستان چگنی بخاطر بحران کشکان انجام گرفته است یا خیر؟
دولت ها بعنوان دارنده نقش محافظ مردم؛ در این دو سال خشکی کشکان تا به حال چه بسته های حمایتی به خانواده های آن قسمت ارائه داده اند.
واقعآ شهرستان چگنی با این همه بی مهری و نگاه های منفعلانه چگونه می تواند راه پیشرفت و گسترش خود را بدون داشتن حامی پیدا کند.
با یک‌ نگاه سطحی و حتی بدون درک اینگونه می توان برداشت نمود که در مواقع بحران هم باید در دولت ها پارتی و افراد ذی نفوذ داشته داشته باشید که مع الوصف چگنی از داشتن پارتی و افراد ذی نفوذ و صد البته دلسوز محروم است که نه تنها بحران خشک شدن کشکان بلکه سیل ویرانگر چند سال پیش هم مبین هم اندیشه و گفته است.
آیا کسی می تواند پاسخ دهد که اگر کشکان یا همین معادن بی خاصیت سنگ اینگونه ظالمانه در شهرستان های دیگری همچون الشتر؛پلدختر؛کوهدشت و یا همین بخش چغلوندی خشک می شد یا منابع طبیعی و محیط زیست را نابود می کردند شاهد چه عکس العملی از سوی مسئولان بودیم.
نمایندگان مجلس شورای اسلامی این دوره هم که عملآ نشان داده اند که هیچگونه تعصب و‌ نگاه برادرانه به دیار مظلوم چگنی نداشته و ندارند و منفعلانه ترین نگاه را همین عزیزان به بحران کشکان داشتند و یا توان نداشتند یا اراده ای برای انجام که حداقل اقدام به تهیه یک کیسه برنج ده کیلویی پلاستیکی برای خانواده های حوزه کشکان که نانشان آجر شد نمایند و بده بستان را رعایت کرده باشند.
تا فرصت باقیست دولتمردان و‌ نمایندگان مجلس باید تناقض های فاحش مابین گفتارها و کارهای انجام نشده درباره کشکان را از بین ببرند و حتی اگر بخاطر اثر بخشی شعارهای انتخاباتی شده است برای خالی نبودن چنته خود در انتخابات پیش رو به بحران خشک شدن کشکان رود ورود پیدا کنند.

نسبت بی تفاوتی به کشکان در شهرستان چگنی همچون نسبت نداشتن اندیشه به جامعه انسانی هدف است که نتیجه این بی تفاوتی ها باعث سرگردانی طیف زحمت کشیده ای در چهار گوشه این کشور خواهد شد.
در آغاز این بحران تاکنون هیچ کاراکتر؛رفتار و عملی برای جلب رضایت مردم صورت نگرفت فقط بسنده شد به گفتارهای خوب و امیدوار کننده ای که هرگز به واقعیت نپیوست.
به همین دلیل است که ما مردمان چگنی جز نوشتن و‌ تمکین به قانون هیچ راهی دیگر نداریم و در این مدت سعی بر آن داشته ایم با همراه شدن با مسئولان با نوشتن و‌ گفتار درباره ایده ها و راه کارهای در دست اقدام مردم را امیدوار کنیم ولو تا اندازه ای هم فریادگر مظلومیت آنها باشیم.
اما باید پذیرفت که دیگر برای اهالی کشتی به گل نشسته بخش شاهیوند و مرکزی شهرستان چگنی از ایده و امیدواری گفتند یعنی دعوت آنها به دنیایی پر از تباهی و‌ درد که به انتظارشان نشسته است.
حرف زدن از ایده و امیدواری با مردمی که درگیر انواع فلاکت ها و مشکلات معیشتی هستند و فرزندان خود را برای لقمه نانی حلال آواره ی غربت و ناکجا آباد کرده اند معنایی جز پاشیدن نمک بر زخم آنها را نمی دهد.
اگر از دریچه علم تآویل به کشکان نگاه کنیم به راحتی به معنای واقعی گفتار؛رفتار و نوشتارها درباره این بحران خواهیم رسید.