برای مسیح کردستان
سعید سرشار، روزنامه نگار و سرپرست فارس در لرستان طی یادداشتی که در اختیار پایگاه خبری گفتار ما ۲۴ قرار داده است، نوشت: محمد بروجردی بی شک یکی از شیرمردان تاریخ لرستان است که در مسیر خدمت به مردم و نظام اسلامی هر آنچه داشت در طبق اخلاص تقدیم نمود.
این شهید والا مقام در سال ۱۳۳۳ در روستای «دره گرگ» از توابع «شهرستان بروجرد»، در خانهای کوچک و در خانواده ای که دل در گرو دین و اسلام دشتند دیده به دنیا گشود.
بروجردی را به واسطه خدمات بی شمار و ارزشمندش در مناطق غربی ایران و به ویژه در کردستان، مسیح کردستان می نامند. ا.و یکی از بنیان گذاران سپاه پاسداران انقلب سلامی و از فرماندهان شاخص انقلاب و دوران دفاع مقدس بود.
بروجردی اهل لرستان بود اما افسوس که تا به امروز کمتر در سرزمین مادری اش به نام و جایگاه والایش توجه شده است.
مسیح کردستان بی شک یکی از شهداش شاخص لرستان و ایران است که در وصف رفتار و اخلاق نیکو و خدمات خداپسندانه این فرمانده غیور داستان ها و روایت های فراوانی وجود دارد که متاسفانه کمتر به آن توجه شده است.
شاید اگر بروجردی اهل استانی دیگر بود تاکنون چندین فیلم تلویزیونی و سینمایی، مستند ، کتاب و .. در مورد زندگی اش تولید شده بود. مکتب بروجردی امروز برای نسل جدید و جنگ ندیده ناآشنا است و این نشان از آن دارد که متولیا امر تا کنون نتوانسته اند به وظیفه خود در این زمینه عمل کنند. جوانان امروز بهخاطر م توجهی در بیان شان و شخصیت شهید بروجردی کمتر در مورد او می داننند و کمتر کسی می داند او بود که محافظت امام را در زمان بازگشت به کشور بر عهده داشت ودر مدرسه رفاه نیز یکی از نزدیکترین محافظان او بود.
کمتر کسی در لرستان از جایگاه بروجردی در دفاع مقدس شنیده است و شاید کمتر کسی از نقش پر رنگ قرارگاه حمزه سید الشهدا و فرماندهی شهید بروجردی در این قرارگاه چیزی شنیده باشد. امروز شاید بزرگترین اقدامی که در راستای زنده نگه داشتن نام و یاد شهید بروجردی انجام شده نام گذاری آزادراه خرم آباد به بروجرد به نام این شهید است که آن هم با بدسلیقگی و کم توجهی در نصب تابلو و المان مناسب در این آزادراه همراه بوده است.
گرچه بروجردی و بروجردی ها شان و منزلتی والا داشته و نیازی به اقدامات اینچنین ندارند، اما براستی اگر بروجردی اهل استانی دیگر بود باز هم اینچنین مورد بی مهری مسوولان آن استان قرار می گرفت. به هر روی امروز سالروز شهادت بزرگ مردی بود که روزگاری امنیت غرب ایران را تامین می کرد و نامش لرزه بر تن ضد انقلاب و تجزیه طلبان و بعثی های متجاور می انداخت. آنچه در زیر می خوانیم مختصری است از زندگی نامه این شهید والا مقام که به واسطه دلاوری هایش در کردستان و مناطق غربی ایران به مسیح کردستان معروف است.
زندگی نامه؛
محمد بروجردی سال ۱۳۳۳ در روستای «دره گرگ» از توابع «شهرستان بروجرد»، دیده به دنیا گشود. او در ۶ سالگی پدرش را از دست داد و مادرش با همه مشکلات و سختیهایی که وجود داشت، تمامی هم و غم خود را برای تربیت وی به کار بست.
محمد در ۷ سالگی وارد مدرسه شد اما به دلیل شرایط مادی خانواده، تحصیل در کلاسهای شبانه توام با کار و تلاش روزانه را انتخاب کرد و خانواده را در تامین زندگی شرافتمندانه، مدد رساند.
در ۱۷ سالگی ازدواج کرد و چندی بعد به خدمت سربازی فراخوانده شد، اما چون مخالف خدمت در نظام ستمشاهی بود، از خدمت سربازی گریخت و برای دیدار حضرت امام (ره) راهی عراق شد، ولی در مرز دستگیر و به مدت شش ماه، روانه زندان شد.
وی ضمن ارتباط با شخصیتهای اسلامی و انقلابی، علاوه بر خودسازی و کسب فیض، به بعضی از امور مربوط به انقلاب، همچون تکثیر و توزیع اعلامیهها و نوارهای سخنرانی حضرت امام (ره) اشتغال داشت.
چندی بعد به همراه چند تن دیگر از مبارزان به سوریه و لبنان رفت و با شهید چمران و شهید محمد منتظری آشنا شد و به فراگیری مسائل نظامی پرداخت.
محافظت از امام و تشکیل سپاه
پس از قیام ۱۹ دی ماه سال ۱۳۵۶ در قم، با اخذ مجوز شرعی از برخی علما و روحانیون پیرو حضرت امام خمینی (ره)، عملیات نظامی علیه رژیم را شروع کرد و تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی بیوقفه به مبارزات خود ادامه داد.
هنگامی که بازگشت حضرت امام خمینی (ره) به ایران حتمی شد، محمد بروجردی به عنوان مسئول حفاظت حضرت امام (ره) از طرف شهید بهشتی و شهید عراقی انتخاب شد و در طول مسیر با عشق و علاقهای قلبی به این کار مبادرت ورزید و در مدرسه رفاه نیز در آن دوران حساس، به عنوان مسئول حفاظت، ایفای نقش نمود.
وی پس از مدتی سرپرستی زندان اوین را به عهده گرفت و چندی بعد او یکی از دوازده نفری بود که در خدمت حضرت آیتالله خامنهای، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را بنیانگذاری کردند.
بروجردی در نخستین روزهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی، زمانی که عوامل داخلی بیگانگان، فتنه و آشوب را در مناطق کردنشین به راه انداختند، با فرمان تاریخی حضرت امام (ره) مبنی بر مقابله و سرکوب ضدانقلاب، عازم پاوه شد. پس از تصویب طرح تشکیل سازمان پیشمرگان کرد مسلمان، مسئولیت این کار از طرف شهید مظلوم آیتالله بهشتی و حجتالاسلام والمسلمین هاشمی رفسنجانی به وی سپرده شد.
وی در کردستان تمام حرکات ضدانقلاب را به عنوان فرمانده عملیات زیر نظر داشت. در جریانات پاوه، درگیری سنندج و حوادث دردناک شهرهای کردستان همواره یکهتاز مقابله با ضدانقلاب بود و شهرها یکی پس از دیگری با دلاوریهای محمد بروجردی و یارانش آزاد شد.
پاکسازی کردستان از دشمنان ملت
او که در این مدت با تشکیل یک ستاد عملیاتی در شمالغرب، فرماندهی پاسداران و بسیجیانی را که به کردستان میرفتند برعهده گرفته بود، موفق شد تا اکثر مناطق آلوده را پاکسازی کند. محمد بروجردی پس از شهادت شهید کاظمی و شهید گنجیزاده مستقیماً فرماندهی عملیات بسیار سخت و صعبالعبور مسیر پیرانشهر و سردشت را به عهده گرفت و شجاعانه در کنار رزمندگان اسلام لرزه بر اندام ضدانقلابیون انداخت. محمد با فعالیت های مخلصانهای همه را مجذوب خود کرده بود. خبر شهادتش، تمامی رزمندگان مستقر در منطقه را آنچنان منقلب کرد که گویی پدر خویش را از دست دادهاند.
شهادت در جاده مهاباد-نقده
شهید بروجردی که در حیات پربرکتش منشا بسیاری از خیرات بود با تقدیر الهی پس از عمری کوتاه ولی سراسر مبارزه و تلاش و محرومیت، با قلبی آکنده از عشق به اسلام و محرومان به شهادت رسید و خصلت های بیشماری همچون سادهزیستی، تحمل مشکلات، آگاهی و بصیرت، عشق به امام و ولایت، صلابت وقاطعیت در مقابل ضدانقلاب و ستمگران را برای رهروانش به یادگار گذاشت. سرانجام محمد بروجردی اول خرداد ۱۳۶۲ در حالی که با عدهای دیگر از همرزمانش در مسیر جاده مهاباد، نقده حرکت میکردند بر اثر انفجار مین به آرزوی دیرینهاش رسید و به فوز عظیم شهادت نایل آمد.
ارسال دیدگاه