بازی با حرمت معلمان
علی گودرزیان، نویسنده و پژوهشگر مسائل اجتماعی لرستان طی یادداشتی که برای روشنا نیوز ارسال کرده است، نوشت: خیلی وقت است جز تک و توکی از آن همهی معلم خوشذوق و قلم به دست، که از آموزش و پرورش مینوشتند و دغدغهی آموزش بچهها را داشتند، اثری نمانده است.
گویا آنها پی بردند در این دیار «چاره سوخته»، آموزش وپرورش، در اولویت تصمیمگیران کلان نیست!
همواره در تمام دولتها، مسئلهی تفاوت دستمزد معلمان با سایر کارکنان دولت، یکی از چالشهای مهم بوده است و بیاعتنایی دولتها به معیشت فرهنگیان، باعث شده به ناچار، معلمان صدای اعتراض خود را بالا بکشند، به خیابانها بیایند، تظاهرات کنند و در این کشاکش هزینههای گزافی متحمل شوند!
در همین دولت، سیزدهم خیلی محرمانه و در هالهای از سکوت، بعد از اعتراض یک روزهی کارمندان دادگستری، دستمزد آنان را بالا بردند و حقوق کارکنان دانشگاهها و پرستاران معترض را نیز به حد کفایت رساندند و به دستگاههای دیگر توجهات ویژه شد اما با تورم ۴۰ درصدی -به اقرار خود دولت- از کنار حقوق کم فرهنگیان و تنگعیشی آنان، با بیاعتنایی گذشتند و میگذرند و این برای قشری که پیامبران آگاهی و شعور جامعه هستند، بسیار سنگین است و توهینآمیز تلقی میشود!
احساس میشود کسانی به عمد به دنبال جنجالآفرینی هستند! چطور؟ طرح یا لایحهی رتبهبندی معلمان پس از کش و قوسهای زیاد، بین دولت و مجلس و شورای نگهبان، سر آخر تصویب شد! خیلی خوب! مجلس اعلام کرد که اعتبارات این لایحه در دست وزارت آموزش و پرورش است.
چرا وزیر محترم، کمیتهای تشکیل میدهد تا با تعریف شاخصهایی مسخره و غیرکارشناسی و توهینآمیز، کاری کند تا چنین استنباط شود که میخواهند سر و ته رتبهبندی را به هم بیاورد و اعتبارات را کش بدهند!؟
این کارها و اینگونه تصمیمات شائبهبرانگیز، نشان میدهد وزارتخانهی آموزشوپرورش، درک درستی از بدنهی خود ندارد. اگر وزیر محترم از جنس معلمان باشد، در حق آنان برادری میکند و اعضای کمیتهی تعیین شاخصها را به مردم معرفی و آنان را به خاطر این توهین و خیانت تنبیه میکند.
وجهالمصالحه سیاسی قرار دادن حقوق معلمان کار درستی نیست! معلمان جایگاه و پایگاه اجتماعی دارند، چرا باید حرمت آنان پاس داشته نشود؟
بیحرمتی به فرهنگیان، بیحرمتی به فرهنگ است و فرهنگ درونمایه است و حکومتی که در آن، فرهنگ، حرمت نداشته باشد، مشروعیت خود را از دست میدهد!
رفتارهای معلمستیزانه به مصلحت نظام نیست و معلوم نیست آنان که در مصلحت نظام نشستهاند چرا در این باره سکوت میکنند؟ برخی در مجمع تشخیص مصلحت نظام نشستهاند و در برابر تصمیماتی که مصلحت مردم در آن نیست، سکوت میکنند! به راستی اگر مصلحت نظام، همان مصلحت مردم است، پس کسانی که مصلحت مردم را نمیفهمند، قدرت تشخیص مصلحت نظام را هم ندارند!
مصلحت نظام در این نیست که با تصمیمات نابهخردانه و سبکسرانه، یک میلیون کارمند دانا و فرهیخته و مرجع اعتماد مردم در جمهوری اسلامی را سرخورده و عصبانی کنیم و شاخصهای رتبهبندی را به شکلی تنظیم کنیم که این قشر پاک و نجیب و فرهیخته احساس تحقیر و توهین کنند.
ماها میدانیم که اولویت این کشور از نظر برخیها فرهنگ نیست! میدانیم که اگر موانعی چون دیدگاه رهبری انقلاب، بر سر راه برخیها نباشد به سمت تشکیل مکتبخانهها میروند! میدانیم معلمان را موی دماغ خود میدانند! میدانیم که شان مدیریت را در این دستگاه چنان پایین آوردهاند که هرگونه راه نقد و انتقاد را بستهاند!اما همهی این کجرویها، بهانهای نمیشود تا به شخصیت معلمان توهین شود! تا حرمت آنان را با موش وگربه کردنها، لکهدار کنند!
رییسجمهور، گفتند:«یک بار برای همیشه رتبهبندی باید اجرا شود.» این سخن به معنی سر و ته زدن لایحهی رتبهبندی نیست به معنی اجرای تمام و کمال آن و جلب رضایت فرهنگیان است! آنان که درک درستی از سخن رییسجمهور ندارند و در پی جلب رضایت فرهنگیان نیستند و حرمت معلمان را پاس نمیدارند، در حقیقت خود را بیاعتبار میکنند!
معلمان مرجع اعتماد مردماند توهین به آنان توهین به خردجمعی و توهین به کل مردم است که به شکلهای گوناگون با معلمان درهمتنیدگی دارند.
اگر میبینیم امروز کسی از کیفیت آموزشی نمینویسد! کسی از مدیران انتقاد نمیکند! کسی از تغییر مدیران صحبت نمیکند! کسی میل ندارد نوشتههای آموزشی را بخواند! به معنی بیاشکال بودن این دستگاه نیست!!
این نشان میدهد که: منتقدان دریافتهاند که سخنشان در مدیران تاثیری ندارد و انتقادها بیفایده است و مدیران به خاطر اشتباهشان ماخذه و تنبیه نمیشود و همچنین دریافتهاند که درد آموزش و پرورش گران و امید به اصلاح و احیای آن، بسیار کم رمق است!
* فعال رسانه ای لرستان
ارسال دیدگاه