پژوهشگر لرستانی عنوان کرد:

آینده گویش بومی و محلی چه خواهد شد؟

به عنوان یک واقعیت باید بپذیریم زبان های رسمی و زنده دنیا متشکل از گویش های محلی و بومی اند و بخش عمده ای از ذخیره واژگانی هر زبان را واژه ها و گویش های بومی و محلی تشکیل می دهند و نقش زبان توده مردم را در قلمرو زبان های رسمی نمی توان نادیده گرفت.

فریدون کریمی فرد، پژوهشگر لرستانی نویسنده و روزنامه نگار؛ نویسنده لرستان طی یادداشتی که برای روشنا نیوز ارسال کرده اند، گفت: به عنوان یک واقعیت باید بپذیریم زبان های رسمی و زنده ی دنیا متشکل از گویش های محلی و بومی اند و بخش عمده ای از ذخیره واژگانی هر زبان را واژه ها و گویش های بومی ومحلی تشکیل می دهند و نقش زبان توده مردم را در قلمرو زبان های رسمی نمی توان نادیده گرفت. اعتبار و ارزش زبان، بستگی به میزان تنوع گویش های محلی و گفتاری آن است. یک زبان ممکن است نظر به ساحه قلمروش دارای چند گویش محلی باشد، نمونه هایی وجود دارد که گویش های یک منطقه به منطقه ی دیگر به اندازه متفاوت جلوه می کند که فهم آن مشکل می شود؛ اما با کمی دقت و برگشت به واژه های اصیل و کهن آن زبان، کلید فهم درک گویش های محلی بدست می آید. ادبیات و گویش بومی محلی ایران سرشار از اخلاق، گذشت و جوانمردی است که ریشه در اعتقادات مذهبی دارد. ایران عزیز مجموعه ای از فرهنگ ها، خرده فرهنگ ها، گویش ها، پوشش ها ، ادبیات و هنر محلی ست که عین یک جورچین در کنار هم قرار گرفته است، توجه به هر کدام چون توجه به کل و بی توجهی به هر یک به همان اندازه زیان آور و نابود کننده است. به گزارش آمارگران یونسکو در طول هزاره ای که پشت سر گذاشتیم، بیش از دو هزار زبان و لهجه و گویش بومی از میان رفته است. دراین زمان، نگه داری جلوه های گوناگون فرهنگ و هویت ملی، از جمله زبان و گویش ها دشوار شده است، متاسفانه در نیم قرن گذشته شمار زیادی از لهجه ها وگویش های شیرین بومی و محلی ایرانی خاموش شده اند و امروز بسیاری از گویش های ایرانی چه در ایران و چه در خارج از ایران در معرض فراموشی و نابودی اند. فراموشی گویش بومی به نوعی موجب فراموشی فرهنگ بومی و قدیمی می شود که جزیی از زندگی ماست و در آینده ای به اندازه نیم قرن یا نهایت یک قرن شاید هیچ اثری از گویش های محلی بر جای نماند و این همه لهجه های بومی از بین بروند. امروز اکثر خانواده ها دانسته یا ندانسته، از سر اجبار یا اختیار و یا برای همرنگ شدن با جماعت از گویش محلی با فرزندان شان اجتناب می کنند، این انتقاد به معنای انکار ارزش های زبان شیرین و کهن فارسی نیست اما یادآوری این نکته خالی از لطف نیست که اگر فرزندان ما به گویش محلی سخن بگویند زبان فارسی را چون زبان رسمی و کتابت می باشد حتما فرا می گیرند، از زمانی که فرزندان این مرز و بوم می خواهند لب به سخن باز کنند آنها را از لهجه وگویش و زبان محلی و مادری محروم می کنیم تا در آینده متاسفانه نظاره گره اضمحلال این گویش ها باشیم و این کار در نهایت موجب فراموشی مثل ها، حکایات، داستان ها و …می شود. تمام ادبیات ایران زمین دارای روحی مشترک می باشند و باید بین ادبیات بومی و امروزی تعامل برقرار شود تا فرهنگ و ادبیات بومی آسیب نبیند. یکی از راهکارهای حفظ و حراست از گویش‌های محلی، مکتوب کردن آن به صورت شعر است که نقش خطیر شاعران در اینجا مشخص می شود، چون شاعران سفیران فرهنگ و ادبیات به نسل جدید و فردای جامعه هستند که باید آن را حفظ و تقویت کنند، رسانه ها هم می توانند در ماندگاری گویش های محلی موثر باشند و البته رسالت صدا و سیمای استانی در این راه بسیار مهمتر و امری اجتناب ناپذیر و در ترویج و تقویت گویش بومی محلی تاثیر گذارتر است، خصوصاً در زمینه پوشش و گویش محلی این رسالت را به خوبی می تواند ایفا کند، و در پایان باید گفت که همه وظیفه داریم گویش بومی محلی راحفظ و به نسل های آینده خود تحویل دهیم.