دیار بالاگریوه پناهگاه همه کسانی بوده است که به آن پناه آورده و آن را به عنوان محلی امن برای زندگی دیده اند، در نتیجه چنین مردمانی که پذیرای همه هستند در نگاه دیگران می توانند بالاگریوه و بالادست و بزرگمنش نامبردار شوند.
سیاست های استخراجی به جز مسأله تولید و انکشاف در کشورهای تک محصولی(نفت) موجب می گردد که دولت ها برای مالیات ها بهائی اندکی قائل شوند و نوعی بی عدالتی را در اخذ مالیات و توزیع امکانات عمومی متحمل گردند و صاحبان سرمایه و بخش خصوصی تولید، قسمت عمده درآمدهای حاصل از استخراج نفت را که در امکانات عمومی صرف می شود به خود اختصاص دهند و در ازای آن مالیات اندکی بپردازند.
بواسطه گذشت زمان، جرائم بسیار متفاوت شده اند به ویژه جانشینی نظام اجتماعی صنعتی به جای جوامع سنتی باعث تغییر ماهیت جرائم شده است و توسعه علوم و فناوری های جدید و از طرفی شکل گیری انواع جدید خلافکاری اقتصادی از قبیل کلاهبرداری اینترنتی، پول شویی و غیره گردیده است. موضوع مهم و قابل بحث این نوشتار تحت عنوان هرزگی اینترنتی می باشد.
در جوامعی که فرهنگ و عناصر فرهنگی را به حاشیه برده و میدان را برای ولانگاری و خشونت طلبی باز بگذارند مطمئناً آن جوامع بجز عقب افتادگی و بدبختی و بیچارگی دست آوردی نخواهند داشت!
بگویید سهم زنان سرزمین من کجای عدالت مردانه قرار گرفته است؟ بگویید حقوق انسانی شان در پس و پشت کدام نگاه گم شده است؟ بگویید زنان همیشه پرتوان و کارآمد سرزمین من تا کجای تاریخ باید بردار باشند و برکار اما نادیده و ناشنیده...
به خاطر داشته باشیم در این برهه زمانی که شبکههای مجازی در اختیار دشمنان اسلام قرار گرفته و با ایجاد شبهات میخواهند به ریشه اسلام تیشه بزنند، باید امت اسلامی نیز از طرق مختلف مقابل این فتنهها بایستند و اجازه ندهند کشتی وحدت بین مسلمانان در دریای دشمنی و کینه دشمن غرق شود.
به طور کلی میتوان گفت مسئولین مربوط در نامگذاریها به دو گونه عمل میکنند: برخی فقط بر مفاخر و نامهای ملی تاکید دارند و عدهای نیز تاکیدشان اغلب بر نام شهدا يا نامهای عقیدتی است. البته نامهای بومی هم در این سالها برای اماکن معدودی به تصویب رسیده که متاسفانه تعداد آنها زیاد نیست، میتوان گفت که اغلب بحثها بر سر همان دو مورد بوده است، حال آن که چیزی که در این میانه مغفول مانده، نامهای بومی هستند.
یکی از نهادهای مهمی که می تواند در شناخت، ایجاد و توسعه بینش موثر باشد نهاد دانشگاه است. دانشگاه پرورش دهنده افکار و جهت دهنده ایده ها و بارور کننده مغزهاست. یکی از اهداف مهم دانشگاه ها توجه به پرورش نیروهای خلاق و کارامد است، نیروهایی که اینده سازان جامعه و سکان داران کشتی پیشرفت و توسعه کشورند.
طرح های توسعه، استراتژی های کلان همکاری های منطقهای و انتقال امکانات در ایران نیاز به یک بازنگری اساسی دارد تا هم مشکلات کنونی و هم ریزه کاری های دیده نشده را شامل شود.
توسعه با هر دیدگاه و نگرشی به مفهوم تلاش برای خروج از وضعیت موجود و دستیابی به وضعیت مطلوب است. به عبارت دیگر در ورای همه تعاریف و تفاسیر متفاوتی که از مفهوم توسعه صورت گرفته ، یک نکته مشترک وجود دارد و آن هم حرکت است ، حرکت برای خروج از وضع موجود و رسیدن به نقطه مطلوب.
گردشگری پایدار آن نوعی از توریسم است که نیازهای اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی نسل کنونی را بدون به خطر انداختن توانایی نسلهای آینده برای برآورده کردن نیازهای خود برآورده میکند.
درد بزرگ امروز استان لرستان، ویژه بودن یا نبودن استاندارش نبوده و نیست، هر چند ویژه بودن استاندار برای لرستانی که سهمی از پست های مدیریت کلان کشور در دولت سیزدهم ندارد، خود می تواند نعمتی بزرگ باشد.
انتظار می رود مسئولین لرستان و خصوصا مسئولین شهرستان های پلدختر و معمولان با رایزنی های لازم این بحران اجتماعی را با تدبیر و بصورت فوری مدیریت کرده تا مردم که معیشت آنان در خطر هست کمتر در معرض تبعات این آسیب های اجتماعی قرار گیرند.
با صدای شاگرد اتوبوس پلدختر به اصفهان از خواب پریدم، به ترمینال کاوه رسیده بودیم، هاج و واج خودم را نگاهی کردم و نگاهی به اطراف، تشنه ام شده بود گفتم آبی بخورم، چه آب گوارایی داشت دلم خنک شد و خواب از سرم پرید، آبش مزه آب لرستان رو می داد....
دستان نوازشگرش همیشه بر سر بچههایش بود و از کمترین لقمه نانی برای آنها و همسایههایش هم دریغ نمیکرد. آری به دلیل نبوده است که شاعر می گوید:" به بهشت نمی روم اگرم مادرم آنجا نباشد". چرا که این مادر است که مهر و محبتش، عشق و ایثارش را صرف همه میکند و خود را بدست فراموشی میسپارد تا شاهد دیدن خاری در پای عزیزانش نباشد.
ما لرستانیان پراکنده بر صفحه ایران، با محرومیت از لرستان دست و دل بریده شده ایم؛ اما چه به اختیار چه به جبر، چه به یاس و چه به قهر، نسبت به سرزمین مادری گاه بغض داریم گاه حب، گاه بخشش داریم گاه جوشش، گاه عجز و گاه عطوفت، مثل عاشقی دل شکسته که همیشه منتظر و روبرگرداندنی نیست.