تخریب پل دره خزینه؛ خوشبختانه یا متأسفانه؟/ عبدالرضا قاسمی
به گزارش گفتار ما، شهریور سال ۹۴ فرصتی دست داد تا طی سفری در مشکینشهر استان اردبیل حضور یابم، در بدو ورود به شهر، وفور بنر و تسلط تابلو نوشتهها در و دیوار را ملون کرده بود که همگی از اتفاق بزرگ در شهر مذکور خبر میداد. افتتاح یک پل طبیعی که عنوان «بلندترین پل […]
به گزارش گفتار ما، شهریور سال ۹۴ فرصتی دست داد تا طی سفری در مشکینشهر استان اردبیل حضور یابم، در بدو ورود به شهر، وفور بنر و تسلط تابلو نوشتهها در و دیوار را ملون کرده بود که همگی از اتفاق بزرگ در شهر مذکور خبر میداد.
افتتاح یک پل طبیعی که عنوان «بلندترین پل معلق خاورمیانه» را یدک میکشید،آن همه تبلیغ رسانهای باعث شد که بنده نیز به صف بینندگان پل بپیوندم.
پلی معلق، به ارتفاع حدود ۸۰ متری آن از سطح زمین، که ناخودآگاه هر گردشگری را ترغیب به بازدید میکرد.
حضور جمعیت مشتاق بازدید بومی و غیربومی در آن زمان از سال در شهر نسبتاً کوچک مشکینشهر، باعث افسوس و آوخم شد و با خود اندیشیدم که چرا لرستان که سالیان متمادی است در حکم کریدور ترانزیت شمال و جنوب کشور بوده و از مناطق پرتردد به شمار میآید؛ نباید از چنین موهبت گردشگری برخوردار باشد؟
بلافاصله چندین عکس و نوشته مربوط به پل مشکینشهر را درسایت و کانال یافته و فضای مجازی منتشر کردم و با طرح سؤال زیر در انتظار واکنش و پاسخ مسئولین ماندم: لرستان، که خاستگاه و سرزمین بیش از ۱۰۰ پل تاریخی با قدمتی بیش از ۱۴۰۰ سال (که هر کدام در ژانر و شاکلهی خود، مؤید عصری فاخر از معماری و هنر بوده و از شاهکارهای ایران و جهان به شمار میآیند) چرا قادر به استفاده از پلهای تاریخی قدیمی یا احداث پل جدیدی در حوزه گردشگری نیست
نخستین شخصی که به این موضوع واکنش نشان داد، همانند همیشه «عطا حسنپور» کارشناس ارشد باستانشناسی کشور بود. وی از وجود پل معلقی در “دره خزینه” شهرستان پلدختر خبر داد که مستعدِ بسامانی و ویترین گردشگری بود. بنا بر یافتهها و اطلاعات ایشان: دهنهی پل مذکور بهصورت معلقِ کابلی بوده و با ۱۱۲ متر طول و ارتفاع بیش از ۸۵ متر بر روی رودخانهی کرخه احداث گردیده است.
این اطلاعات کارشناس لرستانی میراث فرهنگی استان، ما را بر آن داشت که بر اساس رسالت رسانهای خود؛ با تهیه گزارشی در خصوص آن، سهم کوچکی در معرفی این اثر منحصربهفرد ایفا نماییم.
با کلید خوردن این فعالیت در شورای مرکزی یافته، “عباس ملکی” خبرنگار و عکاس پایگاه خبری یافته در روز جمعه ۱۳ شهریور ۹۴ به محل اعزام و تصاویر بکر و زیبایی از این پل معلق و طبیعت بیبدیل اطراف را ثبت و ضبط نمود
بررسیهای “ملکی” حاکی از آن بود که سد کرخهی ۲ در مطالعات و جانمایی اولیه به دلیل وجود گسل در منطقه در سال ۸۱ در این مکان تعطیل و مطالعات ثانویه زمینشناختی و ژئوتکنیک در محلی دیگر با فاصله تقریبی یک کیلومتر از محل قبلی آغاز شده است. به همین دلیل جهت تردد و نقل و انتقال کارگروه مطالعاتی و تجهیزات گمانهزنی ایشان، ساخت این پل در اوایل بهار سال ۸۲ شروع و تا پایان پاییز همان سال به طول انجامیده بود و بعد از ساخت پل و تعطیلی کارگاه، پل همچنان پابرجا مانده بود تا محل تردد افراد بومی باشد
ملکی با ابزار دقیق و اندازهگیری مهندسی اعلام نمود که عرض دهنهی پل معلق لرستان ۸۰ سانتیمتر و طول دهنه آن ۱۱۲ متر، با ارتفاعی بیش از ۸۵ متر استوار گردیده است. این ارتفاع، ۵ متر بیشتر از ارتفاع پل معلقِ مشکینشهر اردبیل بود که از آن بهعنوان مرتفعترین پل خاورمیانه یاد میشد
همین اطلاعات کافی بود تا با هدف معرفی یک مکان جدید و بکر گردشگری در لرستان (و نه به جهت مقایسه با پل مشکینشهر و اثبات بلندترین پل خاورمیانه که اصولاً در برخورداری از امکانات قابل قیاس با هم نبودند) گزارش تصویری مفصلی را در شهریور ۱۶ شهریور ۹۴ منتشر و این پل را در فضای مجازی معرفی کنیم. اقدام بعدی که ۲۴ شهریورماه ۹۴ با مشارکت برخی فرهیختگان استان برگزار شد، انجام کاشت نهال در حاشیه پل با حضور پدر بلوط بود.
هدف اصلی ما و این فرهیختگان، معرفی و باز شناساندن چنین منطقهای به متولیان گردشگری استان بود( و نه معرفی پل) و امید داشتیم پس از انتشار گزارش، با همت مسؤولین ذیربط و با توجه به پتانسیل فوقالعاده طبیعت اطراف آن، در تبدیلشدن به یک منطقه گردشگری قدمی برداشته باشیم، شاید بخشی از درد بیکاری جوانان پلدختر با این اقدام، التیام بخشد.
اما با گذشت بیش از ۳۰ ماه از آن ایام، کوچکترین قدمی در جهت حفظ، نگهداری و توسعه این پل و یا ساخت پل جدیدی برداشته نشد و این پل، بدون متولی بود و کسی زیر باز مسوولیت نگهداریش نرفت.
در طول این ۳۰ ماه که سیل مشتاقان طبیعت بهصورت یومیه روانه این منطقه میشدند، امیدوار بودیم بالاخره متولیان به خودشان بیایند و شعار توسعه گردشگری در استان را عینیت ببخشند و آستین همت بالا بزنند و عملیلات ساخت پل آبرومندی را در این منطقه استارت بزنند.
اما زهی خیال باطل!
در طول تمام ایام طی شده از تاریخ مذکور تاکنون ذهن ما درگیر یک پرسش و چالش بزرگ و جدی بود که اگر خدایناکرده صورت واقعیت مییافت تا آخر عمر خودمان را نمیبخشیدیم.
بازدید صدها گردشگر خودجوش که با امکانات نامناسب منطقه و ناایمن بودن این پل (کابلهای سیمی نگهدارنده و کف چوبی زوالپذیر و در معرض تخریب بودند) مواجه بودند این ترس را مکرر میکرد که اگر بلایی سر کسی بیاید و اتفاق ناگواری برای گردشگری رخ دهد چه باید میکردیم.
اما بیتعارف عرض میکنم، امروز که خبر ” تخریب پل دره خزینه” را شنیدیم، خوشحال شدیم، خوشحالی تلخی که خلاصهاش این بود ” ما را چه به گردشگری”؟؛ خدا را شاکریم که خانوادهای داغدار نشد.
تا وقتی تمام همت و همیت و افتخار متولیان گردشگری استان، روانه کردن هزاران نفر بر بام فلکالافلاک است، آیا برنامهریزی و توسعه صنعت توریسم استان اهمیتی خواهد داشت؟
وقتی تمام برنامهریزی و برنامه عملیاتی این روزهای شهرمان، توزیع چادر مسافرتی، پتو، دستشویی و حمام رایگان به مسافران نوروزی و آنهم برای ثبت رکورد جدیدی باشد که سالهای آینده را با پرسه زدن در افتخار آن و نام چند نفر را مطرح کنیم، آیا اصولا صحبت و مکالمه در این حوزهها منطقی است؟
گیرم که عنوان شود شما بهترین استان مهمانپذیر نوروز بودهاید: برای کسی اصلاً اهمیت ندارد.
نوروز هرسال تکرار میشود و شما برای آن که این عنوان را کسب و تکرار کنید هر سال با هزینههای بیشتری روبرو خواهید بود که مثلاً کسانی که میخواهند از شهرمان عبور کنند از امکانات مفت و رایگان بهره ببرند که چه بشود.
هم اینک که استانمان هر روز و هر لحظه بیش از بیش در حوزه تخریب و تخطئه دیگران چه در فضای مجازی و چه حقیقی است.
به جای این فرصت سوزیها به حفظ و توسعه همان چه که داریم مشغول شویم تا از راه تبلیغ رسانهای و جذب گردشگر متمول، وضع مالی استان و شهرمان بهتر شود.
در هر حال ” پل دره خزینه” هم تخریب شد تا فرصت مناسبی که میتوانست نصیب استان شود، از دست برود.
ماشاالله ما که در فرصت سوزی و تباه کردن استعدادهای فردی و اقلیمی در زمره استانهای پیشرو هستیم، بهتر است کمی به خودمان بیاییم و سنگ نبشته، قلعه فلکالافلاک، پل بزرگ و دهها بنای تاریخی لرستان را دریابیم که فردا پشیمانی سودی ندارد.
ارسال دیدگاه